چقدر خوب است
یکی پیدا شود
دوست داشتنش مثل خودت باشد
بگوید آهای تو
حالم بد است
چمدانت را ببند
تو هم دستش را بگیری و
بی صدا فقط دور شوی
"امیروجود"
هزار بار دیگر هم که بمیری
بازهم
سرباز به دنیا می آیی
و پرچم کشورت
هیچ وقت
آن قدر بلند نیست که بتواند
اشک هایت را پاک کند...
"حامد ابراهیم پور"
برشی از یک شعر
از کتاب "دور آخر رولت روسی"
با کلیک کردن بر روی نام هر یک از شاعران معاصر لیست می توانید به آثار انها دسترسی کامل داشته باشید :
فاضل نظری ••• محمدعلی بهمنی ••• مهدی فرجی
علیرضا بدیع ••• کاظم بهمنی ••• حمید مصدق
مژگان عباسلو ••• رضا کاظمی ••• احمد شاملو
حسین منزوی ••• محمدحسین ملکیان ••• غلامرضا طریقی
جواد منفرد ••• سعید بیابانکی ••• رضا احسانپور
سید تقی سیدی ••• علی بهادر ••• شمس لنگرودی
فریدون مشیری ••• سید علی صالحی ••• مهدی سهیلی
نزار قبانی ••• شیرین خسروی ••• آذر زمانی
مجتبی کاشانی ••• جواد اسلامی ••• محمدرضا یعقوبی سورکی
رضا خادمه مولوی ••• سارا قبادی ••• مهدی حسینی
زهرا حبیبی ••• سیدسعید صاحب علم ••• کنعان محمدی
محمدرضا روزبه ••• حامد اشکان ••• علی نیاکوئی لنگرودی
افشین صالحی ••• علیرضا آذر ••• همایون هشیارنژاد
شهریار ••• حسین زحتمکش ••• آرامش ظهرابی
جواد مزنگی ••• اصغر معاذی ••• مجمدرضا شفیعی کدکنی
شهاب مقربین ••• رهی معیری ••• سجاد سامانی
سعید شیروانی ••• میترا ملک محمدی ••• نیکی فیروزکوهی
سیدمهدی نژادهاشمی ••• حامد عسکری ••• شهرام نصیری
نجمه زارع ••• افشین یداللهی ••• هوشنگ ابتهاج
ناظم حکمت ••• رویا شاه حسین زاده ••• سابیر هاکا
پرویز صادقی ••• سید محمدرضا عالی پیام ••• سیده تکتم حسینی
روشنک آرامش ••• قیصر امین پور ••• محسن حسینخانی
سلمان هراتی ••• نوشین جمشیدی ••• سید صادق رمضانیان
علی حیات بخش ••• محمود دولت آبادی ••• عزیز نسین
احسان افشاری ••• لیلا کردبچه ••• امید صباغ نو
گروس عبدالملکیان ••• مصطفی مستور ••• امیر وجود
قاسم صرافان ••• غادة السمان ••• مهدی اشرفی
ناهید سلطانی ••• پانته آ صفائی ••• مریم صفری
یاسر قنبرلو ••• ساناز مصدق ••• یاشار عبدالملکی
محمد علی رستمی ••• ایلهان برک ••• نغمه مستشارنظامی
سیمین بهبهانی ••• ازدمیر آصف ••• مرام المصری
حامد ابراهیم پور ••• یاشار کمال ••• امیر وحیدی
سید مهدی نژاد هاشمی ••• ﻣﺎﺭﮔﺎﺭﺕ ﺁﺗﻮﻭﺩ ••• برتولت برشت
پابلو نرودا ••• حسین جنتی ••• جویا معروفی
دکتر علی شریعتی ••• عبدالجبار کاکایی ••• بهمن صباغ زاده
زهرا شعبانی ••• ناصر فیض ••• یغما گلرویی
علیرضا روشن ••• حمید جدیدی ••• سمانه سوادی
مهدیه لطیفی ••• سهراب سپهری ••• جلیل صفربیگی
علی صفری ••• حافظ ایمانی ••• لیلا رنجبران
احسان پرسا ••• عباس معروفی ••• غلامرضا بروسان
فرناز خان احمدی ••• پائولو کوئیلو
رسول یونان ••• صابر قدیمی ••• هانی محمدی
مریم یزدانی ••• ﭘﺮﻭﯾﺰ ﺻﺎﺩﻗﯽ ••• ویسلاوا شیمبورسکا
امیر طاهری ••• فرزاد نظافتی ••• رویا باقری
مژگان روحانی ••• ابوالحسن ورزی ••• شهراد میدری
کمال الدین علاالدینی شور مستی ••• حمیدرضا شکارسری ••• محمد سلمانی
فرشته خدابنده ••• بتول مبشری ••• آرش شفاعی
آیا تو نیز دردسری چند می خری؟
یعنی دلی ز دست هنرمند می خری؟
قلبی پر از غرور ز مردی بهانه گیر
او را که بی بهانه شکستند می خری؟
بنشین و عاقلانه بیندیش خوب من
دیوانه ای رها شده از بند می خری؟
یک لحظه آفتابی و یک لحظه ابر محض
آمیزه ای ز اخم و شکرخند می خری؟
باری به حجم عاطفه بر دوش میکشی؟
دردی به وزن کوه دماوند می خری؟
بگذار شاعرانه بکوشم به وصف خویش
ابلیس در لباس خداوند می خری؟
وقتی که لحظه های من آبستن غم اند
اخم مرا به قیمت لبخند می خری؟
"محمد سلمانی"
به روز واقعه بردار ابروانت را
برای دلبری آماده کن کمانت را
نگاه من پی معماری نوین تنت
به کشف آمده تاریخ باستانت را
رسیده تا کمرت گیسوان و می ترسم
میان خرمن مو گم کنم میانت را
ندیده وصل طلب کردم! این زمان چه کنم؟
علی الخصوص که دیدم تن جوانت را
من از دهان تو در حیرتم که از تنگی
خدا چگونه میانش دمیده جانت را؟!
به یمن چشم تو شاعر شدن که آسان است
منم پیامبری راستین، زمانت را
دو آیه آینه بر من بخوان! که تذکره ها
رسانده اند به جبریل دودمانت را
گرفته ام به غزل پیشی از چکاوک ها
تو نیز در عوضش غنچه کن دهانت را!
"علیرضا بدیع"
از مجموعه شعر چله ی تاک
انتشارات فصل پنجم
قهرت آتش زد به لبخندی که بر لب داشتم
ریشه کن کرد آنچه را با زور و زحمت کاشتم
قله ی آتشفشانی هستم از وقتی شکست
بغض هایی را که عمری روی هم انباشتم
ای که همزاد سرابی،شک به عقلم کرده اند
از زمانی که به سمت تو قدم برداشتم
از گلستان هیچ آثاری ندیدم ،در عوض
سوختم در آتش اما پا عقب نگذاشتم
نیمی از من هوشیار و نیمی از من مست بود
توی خونم الکل پنجاه درصد داشتم
مثل مار از درد می پیچم به خود در راه عشق
مارپیچ است آنچه راه راست می پنداشتم
"جواد منفرد"
آورده است چشم سیاهت یقین به من
هم آفرین به چشم تو هم آفرین به من
من ناگزیر سوختنم چون که زل زده ست
خورشید تیز چشم تو با ذره بین به من
بر سینه ام گذار سرت را که حس کنم
نازل شده ست سوره ای از کفر و دین به من
یاران راستین مرا میدهد نشان
این مارهای سرزده از آستین به من
تا دست من به حلقه ی زلفت مزین است
انگار داده است سلیمان نگین به من
محدوده ی قلمرو من چین زلف توست
از عرش به فرش رسیده ست این به من
جغرافیای کوچک من بازوان توست
ای کاش تنگ تر شود این سرزمین به من...
"علیرضا بدیع"
از مجموعه ی از پنجره های بی پرنده
انتشارات فصل پنجم
با اشک برای آخرین بار بایست
در حسرت برگشتن و دیدار بایست
از صندلی ات بلند شو، دره رسید
مرگ آمده سرباز! خبردار بایست
"شهراد میدری"
تو تقصیری نداری ، من زیادی عاشقت هستم
همین باعث شده با هر نگاهی زود می لنگم!
.
.
" امید صباغ نو"
رفتی که زود بیایی، جان مادر فدای سرت
با دست ناتوان گرفتم قرآن به روی سرت!
چشم انتظار تو و قد سروی تو شدم
بینم که صدپارهای،خالیست چرا جای سرت؟
"کامران سمائی"
تقدیم به روح بلند 19 سرباز شهید ارتش جمهوری اسلامی ایران