اشعار ناب - asharenab

اشعار ناب - asharenab

اشعار ناب (asharenabir) مجموعه ای از بهترین های شعر و ادبیات جهان ...
اشعار ناب - asharenab

اشعار ناب - asharenab

اشعار ناب (asharenabir) مجموعه ای از بهترین های شعر و ادبیات جهان ...

شبیه اسب درونم دوباره رم کرده - جواد منفرد

شبیه اسب درونم دوباره رم کرده

ببین نبودی و وحشت چه با دلم کرده


به لطف قوزم و مویی سپید بعد از تو

شدم چو شاخه ی خشکی که برف خم کرده


نپرس از تب و لرزم،نگو چه با من کرد

همان که زلزله با خانه های بم کرده


شب است و آینه جغدی کشیده است از من

دو چشم بهت زده،صورتی ورم کرده


تو نیمه ی من و من جسم جان به لب شده ام

که روح پر تب و تابش به او ستم کرده


بیا ببین که چه آشی برای من پخته

همان کسی که برای تو چای دم کرده


جواد منفرد 


سایر اشعار جواد منفرد


خودش را دوست می پندارد اما دشمن دین است

خودش را دوست می پندارد اما دشمن دین است

من آن پیغمبری هستم که آیینش دروغین است


چطور از شادی و سرزندگی با خلق میگوید؟

کسی که مثل من در زندگی همواره غمگین است


رواج زندگی در من امیدی کاملا واهی ست

چو دلداری به گوش مرده ای در حال تدفین است


ترازو ها،تعادل در کدامین وزنه میگنجد؟

برای من که تقدیرم پر از بالا وپایین است


دوتا شد قامتم چون شاخه ها فهمیدم آسان نیست

همیشه شانه خالی کردن از باری که سنگین است


مرا از چشمها انداخت خوبی های بی حدم 

که دل را میزندچیزی که بی اندازه شیرین است


"جواد منفرد"


قهرت آتش زد به لبخندی که بر لب داشتم

قهرت آتش زد به لبخندی که بر لب داشتم

ریشه کن کرد آنچه را با زور و زحمت کاشتم


قله ی آتشفشانی هستم از وقتی شکست

بغض هایی را که عمری روی هم انباشتم


ای که همزاد سرابی،شک به عقلم کرده اند

از زمانی که به سمت تو قدم برداشتم


از گلستان هیچ آثاری ندیدم ،در عوض

سوختم در آتش اما پا عقب نگذاشتم


نیمی از من هوشیار و نیمی از من مست بود

توی خونم الکل پنجاه درصد داشتم


مثل مار از درد می پیچم به خود در راه عشق

مارپیچ است آنچه راه راست می پنداشتم


"جواد منفرد"