اشعار ناب - asharenab

اشعار ناب - asharenab

اشعار ناب (asharenabir) مجموعه ای از بهترین های شعر و ادبیات جهان ...
اشعار ناب - asharenab

اشعار ناب - asharenab

اشعار ناب (asharenabir) مجموعه ای از بهترین های شعر و ادبیات جهان ...

اصلاً چرا کم است به هم اِشتیاقمان ؟!

اصلاً چرا کم است به هم اِشتیاقمان ؟!

وقتی پُر است عطرِ تنت در اتاقمان ...


از غربتم ، از این همه غم مُشت می خورم

آیینه را شکسته دلیلِ فراقمان


رد می شوی به عمد نگاهم نمی کنی

گاهی بگیر از دلِ سنگت سراغمان


تا دیدمت دوباره دلم‌ تازه شد به عشق

ای کاش باز سر برسد اتّفاقمان


هیزم بریز ، فتنه بکن با دو چشم خویش

تا گُر بگیرد آتشِ سرد اجاقمان


حالا چگونه سر کنم اینجا بدون تو

وقتی پُر است عطر تنت در اتاقمان


"سعید شیروانی"

رفتی و بَعد تو بر پنجره باران زده است

رفتی و بَعد تو بر پنجره باران زده است

بی سبب نیست که مردی به خیابان زده است


رفتی و بعد تو این خانه پُر از دلهره شد

وَضعِ جِسمانیِ مَن آه ، چه بُحران زده است


"سعید شیروانی"



بر رویِ لبم نامِ قشنگت قدغن شد

بر  رویِ  لبم  نامِ  قشنگت  قدغن  شد

چون جنگ شد و باعث آشفته شدن شد


پیراهنِ تو ، "اَمن ترین" جای زمین است

کم کم بدنت ساده ترین شکل وطَن شد


"سعید شیروانی"


با رعد چشم های تو باران شروع شد

با رعد چشم های تو باران شروع شد
این قصّه سخت بود که آسان شروع شد

افتاده ابر تیره ی قسمت به جان من
بعد از تو گریه های خدایان شروع شد

بغض از کنار حنجره ام سخت می گذشت
خس خس میان سینه ی طوفان شروع شد

دستی به روی صورت خیسم کشید و رفت
از آن به بعد ، قحطی و بحران شروع شد

تا از نبودن تو کنارم ، خبر رسید
تن پَرسه های کوچه خیابان شروع شد

دیدم که سرنوشت من از من جدا شد ست
تغییر فال ... از ته فنجان شروع شد 

چشمت به شکل وسوسه ای ناگهان رسید
دیوانه بازی من و شیطان شروع شد

"سعید شیروانی"

کودتایی شده در من ، غزلی گُل کرده

کودتایی شده در من ، غزلی گُل کرده

گره یِ روسری اش را ، نَکُند شُل کرده


"رنگ رُخسار خبر میدهد از سِرِّ درون"

دختری قَلبِ مرا سخت چَپاوُل کرده


 #سعید_شیروانی