اشعار ناب - asharenab

اشعار ناب - asharenab

اشعار ناب (asharenabir) مجموعه ای از بهترین های شعر و ادبیات جهان ...
اشعار ناب - asharenab

اشعار ناب - asharenab

اشعار ناب (asharenabir) مجموعه ای از بهترین های شعر و ادبیات جهان ...

دوست می‌دارم خیانت‌هایت را

دوست می‌دارم خیانت‌هایت را
که به من روا می‌داری
زیرا تایید می‌کند که زنده‌ای
و از دروغ و نقاب پوشیدن
ناتوان
مرا نقاب‌ها به درد می‌آورد
بیش از به درد آوردن خیانت 

غاده السمان 
مترجم : عبدالحسین فرزاد


متهم ام

متهم ام
به دوست داشتنت
به این جرم افتخار می‌کنم 
و به فراموش نکردنت
و آرزویم این است 
که مجازاتم
حبسِ ابد در گردشِ خونِ تو باشد

غاده السمان
مترجم : اسماء خواجه‌ زاده


آیا دلدارم عزیزترین دشمن من نیست ؟

برای دلدارم گنجشکی نقاشی کردم

برایم قفسی کشید

برایش زنی نقاشی کردم

برایم کنده و زنجیر کشید

برایش دریا و افق نقاشی کردم

برایم سدّی کشید

برایش درختی نقاشی کردم

برایم تبری کشید

برایش قلبی نقاشی کردم

برایم اسکناس دلار کشید

برایش ماه را نقاشی کردم

برایم جمجمه و دو استخوان ، نشان مرگ کشید


هواپیمایی کاغذی نقاشی کردم و بر آن بر نشستم و در آسمان اوج گرفتم

دلدارم تفنگی کشید و به سوی هواپیمای کاغذی ام نشانه رفت

آیا دلدارم عزیزترین دشمن من نیست ؟


غاده السمان


سایر اشعار : غاده السمان

سرگذشت من ؟ - غاده السمان

سرگذشت من ؟ مسیر پروانه است
در طول تاریخش ، از کرم پیله
تا پرواز شفاف و رنگین پروانه ای زرین
می پرسی چراغ ها با من چه کرده اند ؟
بر گردشان می گردم
و آنها را با شهوت خویش برای آزادی
می سوزانم
و پرواز می کنم و پرواز می کنم
زیرا من عاشق رهایی ام نه عاشق گل ها و چراغ ها
عشق ؟ نه
آیا شنیده ای که پروانه ای به میل خود
دوباره کرم شود
و به درون پیله باز گردد ؟
عشق شهریار شرقی مترادف با تملّک دلدار است
یا مترادف با کشتن او
اما پروانه به دور دست ها پرواز کرده است
و آموخته است که چونان کرکسان ، در اوج آسمان بماند
و کار تمام شود

غاده السمان


منتشر شده در :  اشعار غاده السمان

دوستت دارم

دوستت دارم
اما نمى‌توانى مرا در بند کنى

همچنان که آبشار نتوانست
همچنان که دریاچه و ابر نتوانستند
و بند آب نتوانست

پس‏ مرا دوست بدار
آنچنان که هستم
و در به بند کشیدن روح و نگاه من
مکوش‏
مرا بپذیر آنچنان که هستم 

"غاده السمان"


ای پارسیان ‍‍‍!

ای پارسیان ‍‍‍!
چه چیز مرا این چنین به شما نزدیک می­ساخت،
اگر من همچون شما نمی­بودم :دخترکی وفادار ،
و در ما خواهش­های نا­ممکن نمی­بود ،
و عشقی اساطیری ،که هرگز محقق نمی­شود ،
و زیباترین نکته در این عشق آن است که نا­ممکن باشد؟!
آیا می­پنداری که ما ،رعایای عطشی هستیم که برای سیراب شدن ،
افزون نمی­گردد
و بال­هایی که ،پرواز از آن­ها اشباع نمی­شود 
و آتش در آن زبانه می­کشد و اوج می­گیرد و اندوهی که گریه داروی آن نیست،
و اشتیاقی که هیچ دیدار و وصالی ،آن را فرو نمی نشاند ؟
آیا مرا یکی از خود هاتان می­دانید بی آن که بدانم؟ 


غادة السمان (نویسنده و ادیب زن اهل سوریه ) 


زندگینامه غادة السمان

غادة السمان (به عربی: غادة أحمد السّمّان) (زادهٔ ۱۹۴۲ در دمشق) نویسنده و ادیب زن اهل سوریه است. وی یکی از بنیان‌گذاران شعر نو در ادبیات عرب به‌شمار می‌رود.

پدرش مرحوم دکتر احمد السّمان، رئیس دانشگاه سوریه و در یک دوره‌ی زمانی وزیر آموزش و پرورش بود که خویشاوندی دوری با نزار قبانی شاعر معروف دارد.

نخستین کارهای غاده السمّان تحت نظارت و تشویق‌های پدرش در نوجوانی به چاپ رسید.تحصیلات دانشگاهی را در رشته ی ادبیات انگلیسی از دانشگاه سوریه به پایان رساند و فوق لیسانس خود را در دانشگاه آمریکایی بیروت و دکتری ادبیات انگلیسی را در دانشگاه لندن گذراند.


نخستین مجموعه ی قصه ی او با نام «چشمانت سرنوشت من است» در سال 1963 منتشر شد.

در سال 1969 با دکتر بشیرالداعوق ازدواج کرد که صاحب انتشارات «دارا‌لطلیعه» و استاد دانشگاه و مدیر سابق بانک است.

اثر «به تو اعلان عشق می‌کنم» که در سال 1976 به چاپ رسید،از مجموعه قصه‌های اوست که او را به عنوان یک زن نویسنده به جهان معرفی کرده است. غاده السمّان، زنی است که با هویّت زنانه‌اش اشعاری ساده و فصیح را با افکاری منحصر، به جهان تقدیم کرده است و در قصه‌هایش از دردها و رنج‌های مردم لبنان سخن رانده است. «کوچ بندرهای قدیمی» مجموعه قصه که در سال 1973 چاپ شد. اگرچه غاده السمّان در عرصه‌های مختلف ادبی فعالیت دارد، امابیشتر به عنوان نویسنده مشهور است.

رمان «کابوس‌های بیروت» نیز در سال 1976به چاپ رساند.مجموعه قصه او با نام «ماه چهارگوش» در سال 1998 از سوی دانشگاه آرکانزاس آمریکا برنده ی جایزه ی ادبی شد. و رمان دیگر او با نام «بیروت 75» به زبان اسپانیولی در سال 1999 جایزه ی ملی اسپانیا را به خود اختصاص داد.

از دیگر آثار او می‌توان به مجموعه شعرهای «عشق» 1973، «شهادت می‌دهم برخلاف باد» 1987، «غمنامه‌ای برای یاسمن‌ها» 1996، «زنی عاشق در میان دوات» 1995، «ابدیت، لحظه عشق» 1999 نام برد. بیشتر آثار او در ایران به وسیله ی دکتر عبدالحسین فرزاد ترجمه و انتشار یافته است.


غادة السمان  در مقدمه  کتاب زنی عاشق در میان دوات نوشته است:


قصه ها و رمان هایم به سیزده زبان ترجمه شد ،تنها در ایران راز پنهانم را کشف کردند و برای نخستین بار ایرانیان بودند که اشعارم را ترجمه کردند ، زیرا که عاشقان راز معشوقان را در می یابند و ایقاع روح و نغمه ی بال هایشان را ادراک می کنند،؛ چونان که مرغ عشق ، زمزمه ی همسایه اش را در قفس می فهمد... من همواره عاشقی شگفت بوده ام با احوالی غریب و متناقض ، در غرب زندگی می کنم و دلم در شرق است...


 ( غادة السمان )


عشق تو را من اختراع کردم

عشق تو را من اختراع کردم

تا در زیر باران بدون چتر نباشم

پیام های دروغین

از عشق تو برای خودم فرستادم!

عشق تو را اختراع کردم

چونان کسی که در تاریکی

تنها می خواند، تا نترسد!

 

"غاده السمان"