-
برف نو، برف نو، سلام، سلام!
چهارشنبه 3 آذر 1395 12:58
برف نو، برف نو، سلام، سلام! بنشین، خوش نشسته ای بر بام. پاکی آوردی - ای امید سپید!- همه آلوده گی ست این ایام. راه شومی ست می زند مطرب تلخ واری ست می چکد در جام اشک واری ست می کشد لبخند ننگ واری ست می تراشد نام شنبه چون جمعه، پار چون پیرار، نقش هم رنگ می زند رسام. مرغ شادی به دام گاه آمد به زمانی که برگسیخته دام! ره به...
-
جادوی چشم های تو را دختری نداشت
چهارشنبه 3 آذر 1395 12:41
جادوی چشم های تو را دختری نداشت جادوی چشم های تو را دیگری نداشت می خواستم وجود تو را شاعری کنم این کار احتیاج به خوش باوری نداشت آتش زدی به زندگیِ مردِ آذری تقویم قبلِ آمدن ات «آذر»ی نداشت در چشم هات معجزه بیداد می کند باید چگونه دعویِ پیغمبری نداشت؟! یک شهر در به در شده است از حضورِ تو یوسف هم اینقَدَر، به خدا مشتری...
-
بغلم کن غمِ در زخم شناور شده ام
چهارشنبه 3 آذر 1395 12:00
بغلم کن غمِ در زخم شناور شده ام بغلم کن گلِ بی طاقت پرپر شده ام بغلم کن که جهان کوچک و غمگین نشود بغلم کن که خدا دورتر از این نشود مرگ را آخر هرقافیه تمرین نکنم مردم شهر تو را بعدِ تو نفرین نکنم... حامد ابراهیم پور
-
منم که در همه ى عمر، از تو پرسیدم
چهارشنبه 3 آذر 1395 11:54
منم که در همه ى عمر، از تو پرسیدم که سهمم از تو چه شد، یا چه بود، مشتى حرف؟ و چشم هاى تو گفتند یک غریبه که رفت و شاعرى که برایم سرود مشتى حرف مهدی فرجی
-
باید شبی به قبله ی حاجات رو کنم
چهارشنبه 3 آذر 1395 11:48
باید شبی به قبله ی حاجات رو کنم تا از خدای خویش تو را آرزو کنم کارم رسیده است به جایی که روز و شب در عالم مجاز تو را جستجو کنم کندوی تازه ی منی و تا بنوشمت باید به نیش اینهمه زنبور خو کنم آنان که پیش ازین به مصاف تو رفته اند گفتند در طواف تو با خون وضو کنم چون کوزه گر سبو کند از کاسه ی سرم بگذار پیش از آن سر خود در...
-
گیرم که مضطرب شدهای، غم گرفتهای
چهارشنبه 3 آذر 1395 11:43
گیرم که مضطرب شدهای، غم گرفتهای دست مرا چه خوب ، که محکم گرفتهای به به چه گونه های تر ِ دلبرانهای گلبرگ های قرمز شبنم گرفتهای در های وهوی مجلس شادانه دیدمت کز کرده ای و نوحه ی نو دم گرفتهای عید آمد و لباس سیاهت عوض نشد نوروز هم عزای محرم گرفتهای چرخی بزن زمین و زمان زیر و رو شود شعری بخوان، دوباره که ماتم...
-
ویزا، بلیط، کرب و بلا مال خوب هاست
یکشنبه 30 آبان 1395 00:40
ویزا، بلیط، کرب و بلا مال خوب هاست ، سهم چو من پیامک "هستم به یادت" است ... ناشناس
-
اشعار ناب
جمعه 28 آبان 1395 14:30
به صفحه اشعارناب در اینستاگرام بپیوندید : https://www.instagram.com/asharenabir
-
پنجه هایی که تنم را به زمین کوبیدند
جمعه 28 آبان 1395 14:07
پنجه هایی که تنم را به زمین کوبیدند بعد سی سال که شلوار نگاهم خیس است سنگ هایی که پشیمانی شعرم بودند بعد سی سال نوشتن دهنم سرویس است! علیرضا آذر
-
راهِ در رو کجای این قفس است؟
جمعه 28 آبان 1395 14:02
راهِ در رو کجای این قفس است؟ کوچه های زمانه بن بستند چه کسی با جهان موافق بود که جهان را به ریشِمان بستند؟ علیرضا آذر
-
لهجه ات زا غلاف کن ای عشق
جمعه 28 آبان 1395 14:00
لهجه ات زا غلاف کن ای عشق زخمی ام از زبان نوک تیزت شمس مولای بی کسی ها باش بی خیال شکوه تبریزت دست هایم به کار کشتن منند این جنایت به پاس بودن هاست شهر بی عشق نوش جان شما شاعر اینجا تفاله ای تنها است علیرضا آذر
-
ای مرگ مرا زهره ی خود کشتن نیست
جمعه 28 آبان 1395 13:56
ای مرگ مرا زهره ی خود کشتن نیست یک مرتبه هم به سوی من سر گردان! علیرضا آذر
-
آخرین بار که در آینه خود را دیدم
جمعه 28 آبان 1395 13:31
آخرین بار که در آینه خود را دیدم بینمان باشد،از عفریت خودم ترسیدم! علیرضا آذر
-
دست دنیا برای من رو بود
جمعه 28 آبان 1395 13:08
دست دنیا برای من رو بود دست دنیا شکسته بود ای کاش من که سیب از زنی ندزدیدم یا امام زمان تو شاهد باش علیرضا آذر
-
می روم از تو دست بردارم
جمعه 28 آبان 1395 13:05
می روم از تو دست بردارم مدتی آدم خودم باشم مرد قانون مرگ خواهم شد کشور پرچم خودم باشم علیرضا آذر
-
من هیچ جز آبرو ندارم
جمعه 28 آبان 1395 13:03
من هیچ جز آبرو ندارم دلواپس آبروی من باش از غلغله ی غبار برگرد ای آینه ی چهارسویم از حوزه ی عشق رو مگردان ته مانده ی قلب را نگه دار تو از سر حرف خویش بگذر من می گذرم از آبرویم علیرضا آذر
-
در حجله ی ابلیسم دیو است که می بارد
جمعه 28 آبان 1395 13:00
در حجله ی ابلیسم دیو است که می بارد از بوسه به درگاهم مردابِ عطش دارد این بستر نفرینی من عشق نمی خواهم گمشید جماعت تا، تابوت کج و کوله ام بر زمین باشد من عشق نمی خواهم، یک جمله از این معنی،گفتیم و همین باشد علیرضا آذر
-
مثل یک پا به ماهِ نُه ماهه ام
جمعه 28 آبان 1395 12:58
مثل یک پا به ماهِ نُه ماهه ام که فقط تخت خواب می خوام از تمام مسیر،دکترها از شب ناگزیر،دکترها کودکم مرده بود،دکترها خودکشی خورده بود،دکترها علیرضا آذر
-
ماییم و هزار درد تازه
جمعه 28 آبان 1395 12:55
ماییم و هزار درد تازه ماییم و قنوتِ دست خالی ماییم و همین اطاق کهنه با زلزله های احتمالی بردار هلالِ داس ها را از هیچ کسی شکایتی نیست ما تکیه به کوهِ زخم داریم از هیچ قماش حاجتی نیست علیرضا آذر
-
دوست داشتن را که نمی شود عمومی اش کرد
چهارشنبه 26 آبان 1395 17:32
دوست داشتن را که نمی شود عمومی اش کرد آدم یک نفر را دوست می دارد که نیست چه کسی به دلتنگیت اهمیت می دهد به خدا هیچ کس... امیر وجود
-
آمد به خیالم ، به کنارم که نیامد!
چهارشنبه 26 آبان 1395 17:29
آمد به خیالم ، به کنارم که نیامد! دیوانه سر قول و قرارم که نیاﻣﺪ بیرون زدم از خانه به آوارگی شهر خود را به نسیمی بسپارم که نیامد شهری پُر صورت ولی از عاطفه خالی این چهره و آن چهره،به کارم که نیامد جز سقف چه آوار بریزم به سری که بر خاک نیفتاد و به دارم که نیامد تا صبح من و کوچه و دلشوره ی باران می گفت، ببارم که ببارم...
-
چرا بدانمت
چهارشنبه 26 آبان 1395 17:14
چرا بدانمت دیدنت کفافم می دهد چرا ببینمت شنیدنت کفافم می دهد دیدنی و شنیدنی من! صورت و صدایت را فرقی نیست محمد علی بهمنی
-
تو رسم دلبری با من به جا آوردی و من هم
چهارشنبه 26 آبان 1395 17:08
تو رسم دلبری با من به جا آوردی و من هم ازین پس با تو خواهم گفت رسم دوستداری را به هر کس جز تو خواهم گفت: نه! باشد که بعد از این بگیرم از لبت پروانهی کمیاب آری را ... علیرضا بدیع
-
گلچین اشعار رضیالدین آرتیمانی
چهارشنبه 26 آبان 1395 16:03
میرزا محمد رضی معروف به میررضی آرتیمانی از شاعران و عارفان مشهور زمان صفویه است که در نیمه دوم قرن دهم هجری قمری در روستای آرتیمان از توابع تویسرکان به دنیا آمد. در ایام جوانی به همدان عزیمت و در آنجا مشغول تحصیل شد و در سلک شاگردان میرمرشد بروجردی درآمد. میررضی به علت شایستگی وافری که داشت زود مورد توجه شاه عباس صفوی...
-
گلچین غزلیات هاتف اصفهانی
چهارشنبه 26 آبان 1395 14:08
سید احمد حسینی متخلص به هاتف از شاعران قرن دوازدهم و دوران زندیه و افشاریه است. وی درنیمهٔ اول قرن دوازدهم هجری در شهر اصفهان متولد شد. اصلیت وی از اردوباد آذربایجان بوده است. وی در زادگاهش به کسب علوم متداول خاصه طب و حکمت پرداخت و با آذر بیگدلی و صباحی بیدگلی و رفیق اصفهانی معاصر و معاشر بود که همگی آنان از شاگردان...
-
گلچین غزلیات بیدل دهلوی
چهارشنبه 26 آبان 1395 12:54
میرزا عبدالقادر بیدل دهلوی در سال ۱۰۵۴ هجری قمری در ساحل جنوبی رودخانهٔ «گنگ» در شهر عظیمآباد پتنه (هند) به دنیا آمد. وی اصلاً از ترکان جغتایی بود. بیدل در بیشتر علوم حکمی تبحر داشت و با طریقهٔ صوفیه نیز آشنا بود. او ابتدا «رمزی» تخلص میکرد تا این که بنا به گفتهٔ یکی از شاگردانش هنگام مطالعهٔ گلستان سعدی از مصراع...
-
گلچین غزلیات خاقانی شروانی
سهشنبه 25 آبان 1395 18:22
افضلالدّین بدیل بن علی خاقانی شروانی متخلّص به خاقانی (۵۲۰ قمری در شَروان - ۵۹۵ قمری در تبریز) از جملهٔ بزرگترین قصیدهسرایان تاریخ شعر و ادب فارسی بهشمار میآید. از القاب مهم وی حسان العجم میباشد. آرامگاه او در شهر تبریز است. خاقانی از سخنگویان قویطبع و بلندفکر و یکی از استادان بزرگ زبان پارسی و در درجهٔ اول از...
-
گلچین رباعیات خیام نیشابوری
سهشنبه 25 آبان 1395 14:44
حکیم ابوالفتح عمربن ابراهیم الخیامی مشهور به "خیام" فیلسوف و ریاضیدان و منجم و شاعر ایرانی در سال ۴۳۹ هجری قمری در نیشابور زاده شد. وی در ترتیب رصد ملکشاهی و اصلاح تقویم جلالی همکاری داشت. وی اشعاری به زبان پارسی و تازی و کتابهایی نیز به هر دو زبان دارد. از آثار او در ریاضی و جبر و مقابله رساله فی شرح ما...
-
گلچین غزلیات عبید زاکانی
دوشنبه 24 آبان 1395 15:48
خواجه نظامالدین عبیدالله زاکانی شاعر و لطیفهپرداز نامدارایران در قرن هشتم هجری است. وی ازخاندان زاکانیان بوده و زاکانیان تیرهای از اعراب هستند که به قزوین مهاجرت کرده و آنجا ساکن شده بودند. وی به لحاظ وضعیت اجتماعی آن روزگار، به طنز روی آورد و نظم و نثر خود را وسیلهٔ حمله به عرفها و عادات نادرست و مفاسد و معایب...
-
شد خزان گلشن آشنایی
دوشنبه 24 آبان 1395 14:10
شد خزان گلشن آشنایی باز هم آتش به جان زد جدایی عمر من این گل. طی شد بهر تو ور تو ندیدم جز بد عهدی و بی وفایی با تو وفا کردم تا به تنم جان بود عشق و وفاداری با تو چه دارد سود آفت خرمن مهر ووفایی نوگل گلشن جورو جفایی از دل سنگت...آه دلم از غم خونین است روش بختم این است از جام غم مستم دشمن می پرستم تا هستم تو مست ازمی به...