-
دوستت دارم / Susan Polis Schutz
سهشنبه 10 شهریور 1394 02:15
"دوستت دارم " گاه انسان باید در سختی باشد تا به دیگری دست یاری دهد گاه انسان باید با بخت بد روبه رو شود تا هدفش را بهتر بشناسد گاه به طوفان نیاز است تا او قدر آرامش بداند گاه باید به او آسیب رسد تا با احساس تر شود گاه باید در شک و تردید باشد تا به دیگری اطمینان کند گاه باید در گوشه ای تنها بماند تا واقعیت...
-
باد از مزار ِ پاک شهیدان رسیده است
پنجشنبه 5 شهریور 1394 01:54
باد از مزار ِ پاک شهیدان رسیده است این سان که لاله ریز و گل افشان رسیده است در چارفصل مرثیه ، آفاق چشم مان ابری شده است و نوبت باران رسیده است ره توشه را زِ خون عزیزان گرفته است تا کاروان به منزل جانان رسیده است یاران ِ رفته با خط ِ خونین نوشته اند : اوج ستم همیشه به طغیان رسیده است پاکیزه دامنا ! وطنا ! در هوای توست...
-
پشت دیوار همین کوچه به دارم بزنید
سهشنبه 3 شهریور 1394 14:16
پشت دیوار همین کوچه به دارم بزنید من که رفتم ... بنشینید و هوارم بزنید باد هم آگهی مرگ مرا خواهد برد بنوسید که: "بد بودم" و جارم بزنید من از آیین شما سیر شدم.. سیر شدم پنجه در هر چه که من واهمه دارم بزنید دست هایم چقدر بود و به دریا نرسید؟! خبر مرگ مرا طعنه به یارم بزنید آی! آنها!! که به بی برگی من می خندید!...
-
ز شرم او نگاهم دست و پا گم کرد چون طفلی
دوشنبه 2 شهریور 1394 14:41
ز شرم او نگاهم دست و پا گم کرد چون طفلی که چشمش وقت گل چیدن به چشم باغبان افتد "صائب تبریزی"
-
گناهانم را دوست دارم!
یکشنبه 1 شهریور 1394 15:17
گناهانم را دوست دارم! بیشتر از تمام کار های خوبی که کرده ام، می دانی چرا؟ آنها واقعی ترین انتخاب های من هستند. "سید علی صالحی"
-
ماه شهریور پر است از خاطراتِ عشقِ من
یکشنبه 1 شهریور 1394 00:37
ماه شهریور پر است از خاطراتِ عشقِ من من به جان تا زنده باشم، عاشق شهریورم "مهدی اخوان ثالث"
-
دیگر به یک دنیا نخواهم داد جایت را
شنبه 31 مرداد 1394 18:11
دیگر به یک دنیا نخواهم داد جایت را من دوست دارم زندگی با دستهایت را از بیقراریهای قلب من خبر دارد بادی که میدزدد برای من صدایت را روی زمین بودی و من در ماه دنبالت باید ببخشی شاعر سر به هوایت را تسخیر تو سخت است آنقدری که انگار در مشت خود جا داده باشم بینهایت را زود است حالا روی پاهای خودم باشم از دستهای من نگیری...
-
با تو قدم زدن را دوست دارم
شنبه 31 مرداد 1394 02:12
با تو قدم زدن را دوست دارم.. به جای خانه برایت جاده خواهم ساخت ... " احسان پرسا "
-
تو نوری، در دلم شوری، گلستانی و بارانی
جمعه 30 مرداد 1394 14:33
تو نوری، در دلم شوری، گلستانی و بارانی و چشمان تو می بارند، شعرم را که می خوانی "امیر طاهری"
-
وقتی دنبال ِ عکس تو می گشتم!
جمعه 30 مرداد 1394 02:30
امروز، چرکنویس ِ پاک ِ یکی از نامه های قدیمی را پیدا کردم ! کاغذش هنوز، از آواز ِ آن همه واژه بی دریغ سنگین بود ! از باران ِ آن همه دریا ! از اشتیاق ِ آن همه اشک چقدر ساده برایت ترانه می خواندم ! چقدر لب های تو در رعایت ِ تبسم بی ریا بودند ! چقدر جوانه رؤیا در باغچه ی بیداریمان سبز می شد ! هنوز هم سرحال که باشم، کسی...
-
حس تکرار نشدنی
پنجشنبه 29 مرداد 1394 02:20
آدم وقتی یه حس تکرار نشدنی رو با یکی تجربه می کنه ، دیگه نمی تونه اون حس رو با کس دیگه ای تجربه کنه. بعضی حس ها خاص و ناب هستند؛ مثل بعضی آدم ها ! " ویسلاوا شیمبورسکا "
-
آستین خیس پیراهنم
پنجشنبه 29 مرداد 1394 01:59
آستین خیس پیراهنم طعم شور عشق می دهد گریه کجا بود! یادت رفته سفر سه روزه ات را !؟ دلتنگی ات، جاده ها را چقدر بارانی کرد!؟ بعد گفتی: مرد که گریه نمی کند! گفتم: گریه نیست عزیزکم فقط چشم هایم به دور شدنت کمی آلرژی دارند! حالا دور شدنت خیلی طولانی شده می ترسم، تمام جاده ها را آب ببرد! "محسن حسینخانی"
-
ﺭﻭﺯﯼ ﺍﮔﺮ ...
چهارشنبه 28 مرداد 1394 01:55
ﺭﻭﺯﯼ ﺍﮔﺮ ... ﺍﺣﻤﻘﺎﻧﻪ ﯾﺎﺩﻡ ﺭﻓﺖ ﻛﻪ ﺑﮕﻮﯾﻢ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺍﺯ ﻭﺍﮊﻩ ﻫﺎ ﺩﻭﺳﺘﺖ ﺩﺍﺭﻡ ﻛﺎﺵ ﺑﻪ ﯾﺎﺩ ﺁﻭﺭﯼ ﺑﺎ ﺁﻧﻜﻪ ﺭﻧﺠﯿﺪﻩ ﺍﯼ! ﺭﻭﺯﯼ ﺍﮔﺮ ... ﺍﺣﻤﻘﺎﻧﻪ ﯾﺎﺩﻡ ﺭﻓﺖ ﻛﻪ ﺑﮕﻮﯾﻢ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﺩﻟﻢ ﺑﺮﺍﯾﺖ ﺗﻨﮓ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﻛﺎﺵ ﺑﻪ ﯾﺎﺩ ﺁﻭﺭﯼ ﻛﻪ ﻧﺒﻮﺩ ﺗﻮ ﺩﺭﺩ ﺍﺳﺖ! ﺭﻭﺯﯼ ﺍﮔﺮ ... ﯾﺎﺩﻡ ﺭﻓﺖ ﻛﻪ ﺣﻤﺎﻗﺖ ﻣﯽ ﻛﻨﻢ ﻣﺮﺍ ﺑﺒﺨﺶ ﻭ ﺑﻪ ﯾﺎﺩ ﺁﻭﺭ ﻛﻪ ﻣﺎﻫﯽ ﻫﺎ ﻫﻢ ﮔﺎﻫﯽ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﻣﯽ ﻛﻨﻨﺪ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺁﺏ ﺍﻧﺪ ﻣﺮﺍ...
-
آخرین بار
دوشنبه 26 مرداد 1394 15:16
آخرین بار که داشتی تنت را به من شیرفهم میکردی فهمیدم پرواز دستنیافتنی نیست پرندهام را بغل کردم و در عطر نارنجهات شناور شدم . "عباس معروفی"
-
نه رقص بی اراده ی چین های دامنم
شنبه 24 مرداد 1394 14:41
نه رقص بی اراده ی چین های دامنم نه رد بوسه ای که به جا مانده بر تنم نه تاج گل، نه تور، نه پیراهن سفید نه رنگ تازه ای که به موهام می زنم چیزی به جز خیال تو باعث نمی شود گاهی به یاد داشته باشم که یک زنم وقتی که هستی و شب و روزم پراز غم است وقتی تو را نداشته باشم چه می کنم ! ؟ ای بادها! چگونه به من یاد می دهید این خانه...
-
ﺟﺎﯼ ﻣﻦ ﺑﻨﺸﯿﻦ
پنجشنبه 22 مرداد 1394 02:05
ﺗﺎ ﺑﻪ ﺣﺎﻝ ﻟﺐ ﻫﺎﺕ ﺣﻮﺍﺳﺖ ﺭﺍ ﭘﺮﺕ ﮐﺮﺩﻩ؟ ﺗﺎ ﺑﻪ ﺣﺎﻝ ﺩﻟﺘﻨﮓ "ﺗـــﻮ" ﺑﻮﺩﻩ ﺍﯼ ﺗﺎ ﺑﻔﻬﻤﯽ ﭼﻪ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﻢ؟ یکبار ﺑﺨﻮﺍﺏ، ﺟﺎﯼ ﻣﻦ ﺑﻨﺸﯿﻦ ﻭ ﺑﻪ ﻧﻔﺲ ﮐﺸﯿﺪﻥ ﺁﺭﺍﻣﺖ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﻦ ... "ﻋﺒﺎﺱ ﻣﻌﺮﻭﻓﯽ"
-
گاهی تصور کن
چهارشنبه 21 مرداد 1394 01:49
گاهی تصور کن زنی را نه زشت نه زیبا درست شبیه به من! زنی که چشم هایش هنوز دوره گردِ نگاهِ تـوست و هر شب پرسه گردِ خیالی است که بی تـو به رویایی ختم نمی شود! زنی که هر روز خودش را دار می زند با مژه هایت و جان می سپارد در شبِ چشم هایِ تـو! زنی که بیگانه شد با خود وقتی که دیگر لب هایت نامش را به نجوایی درآغوش نکشید! زنی...
-
اگر لازم باشد زنانه فکر می کنم
سهشنبه 20 مرداد 1394 17:19
اگر لازم باشد زنانه فکر می کنم و چون سوزنی در خیالت فرو می روم به دکمه های لباست دست می کشم و زندگی را بیدار می کنم. میبوسمت؛ آنقدر که دهانم را با دهان تو اشتباه بگیرند. "غلامرضا بروسان" از کتاب: مرثیه برای درختی که به پهلو افتاده است انتشارات فرهنگ تارا
-
عاشقی ناگزیرم
سهشنبه 20 مرداد 1394 01:44
سیبی هستی آویزان از شاخهای در آسمان باور کن عابد نیستم عاشقی ناگزیرم که چنین دستهایم را به چیدن تو بلند کردهام. "ابوالقاسم تقوایی"
-
شبیه قطره بارانی که آهن را نمیفهمد
دوشنبه 19 مرداد 1394 14:48
شبیه قطره بارانی که آهن را نمیفهمد دلم فرق رفیق و فرق دشمن را نمیفهمد نگاهی شیشهای دارم، به سنگ مردمکهایت الفبای دلت معنای «نشکن»! را نمیفهمد هزاران بار دیگر هم بگویی «دوستت دارم» کسی معنای این حرف مبرهن را نمیفهمد من ابراهیم عشقم، مردم اسماعیل دلهاشان محبت مانده شمشیری که گردن را نمیفهمد چراغ چشمهایت را...
-
خواستم با شاعری کم کم فراموشت کنم
یکشنبه 18 مرداد 1394 00:16
خواستم با شاعری کم کم فراموشت کنم شعر هم از روی دوشم هیچ باری برنداشت "سورنا جوکار"
-
چه دشوار است سر بر شانه ی ِ دیوار بگذارم
شنبه 17 مرداد 1394 19:01
چه دشوار است سر بر شانه ی ِ دیوار بگذارم بلرزد دستم از گریه، به لب سیگار بگذارم به درد آید دلم از بی تو بودن های ِ این دنیا دو پلکم را بهم با اشک، بالاجبار بگذارم بهار از راه برگردد خوشآمدگو شوم با شوق به روی ِ صندلی پیراهن ِ گلدار بگذارم تو مهمانم شوی و من پذیرایی کنم از تو بریزم چای و قلیان ِ دو سیبی بار بگذارم کنار...
-
پرستویی که با تو هم قفس باشد نمی ترسد
شنبه 10 مرداد 1394 23:35
پرستویی که با تو هم قفس باشد نمی ترسد بدزدند آب و نانش را، بگیرند آسمانش را "علی سلیمانی"
-
بین بهشت و لمس تو، ترجیحِ من تویی
شنبه 10 مرداد 1394 13:54
بین بهشت و لمس تو، ترجیحِ من تویی از دینِ خویش و بر تن تو، دست می کشم "حسین زحمتکش"
-
آن گاه / سوزان پولیس شوتز
شنبه 10 مرداد 1394 02:07
آن گاه که تو را دیدم شوق دانستن این که تو چگونه آدمی هستی مرا غرق در هیجان کرده بود آن گاه که تو را شناختم دانستم که تو هم مانند دیگران انسانی هستی با توانایی ها و کاستی ها، آن گاه که با هم صمیمی تر شدیم شوق دانستن این که عشق به تو چه احساسی دارد مرا غرق در هیجان کرد ولی آنچه پیش از هر چیز مرا غرق در شگفتی می کند خودِ...
-
بعد هر حادثه امداد رسانی رسم است
یکشنبه 4 مرداد 1394 23:42
بعد هر حادثه امداد رسانی رسم است لعنتی! لمس تنت زلزله ی بم دارد "علی صفری"
-
تنم آغشته به برگ هاست
شنبه 3 مرداد 1394 01:41
تنم آغشته به برگ هاست برگشته ام از جنگل و تازه فهمیده ام دوستی ام با شاخه ها به هزارسال پیش برمی گردد ما همدیگر را نشناخته خواهیم مرد در سرزمینی که غم خیابان ها را جارو می زند.. تنها چهره ی درخت ها برایم آشناست در خانه ای با اتاق های کوچکِ درهم که خاطره ها چراغ آویزان از سقف را خاموش می کند به انتظار باد می نشینم که...
-
دامنت کوتاه اگر آمد پشیمانی چرا
جمعه 2 مرداد 1394 18:48
دامنت کوتاه اگر آمد پشیمانی چرا خنده از روی ِ تظاهر، اخم ِ پنهانی چرا چشمهایت معرکه، چاقوی ِ ابرویت بلا دخل ِ من آورده ای دیگر رجزخانی چرا لرزه ات کم بود تا در خود فرو ریزم شبی اینهمه پس لرزه های ِ بعد ویرانی چرا ماه ِ کُردی! کشته ات در بیستون جا مانده است دیگر این رقص ِ سنندج تا مریوانی چرا نه سوالی نه جوابی، خودسر و...
-
دریای شورانگیز چشمانت چه زیباست
جمعه 2 مرداد 1394 15:52
دریای شورانگیز چشمانت چه زیباست آنجا که باید دل به دریا زد همینجاست در من طلول آبیِ آن چشم روشن یاد آور صبح خیال انگیز دریاست گل کرده باغی از ستاره در نگاهت آنک چراغی که در چشم تو برپاست بیهوده می کوشی که راز عاشقی را از من بپوشانی که در چشم تو پیداست ما هر دُوان خاموش خاموشیم ، امّا چشمان ما را در خموشی گفت و گوهاست...
-
ﺩﺭ ﺁﻏوش ﺑﮕﯿﺮم
جمعه 2 مرداد 1394 01:39
ﺩﺭ ﺁﻏـــــــوش ﺑﮕﯿﺮم ﭼﻮﻥ ﭘﯿﺮﺍﻫﻨﯽ ﮐﻪ ﺗﻨﻢ ﺭﺍ ﻭ ﺩﺭﺧﺘﯽ ﮐﻪ ﺑﻬﺎﺭ ﺭﺍ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﻓﺼﻞ ﻫﺎ ﺩﻭﺭﯼ ... "هانی محمدی"