-
بی واسطه
پنجشنبه 1 مرداد 1394 01:35
کیفِ پستچی جای "سلام های من به تو" نیست ! این حرف ها این بوسه ها این باده ها بی واسطه گیرا ترند ...! " مهدیه لطیفی "
-
رموز مصلحت ملک خسروان دانند
سهشنبه 30 تیر 1394 22:51
رموز مصلحت ملک خسروان دانند گدای گوشه نشینی تو حافظا مخروش "حافظ"
-
غزل غزل ترانه تو ، ترانه ی بهار تو !
سهشنبه 30 تیر 1394 01:42
غزل غزل ترانه تو ، ترانه ی بهار تو ! چمن چمن بهار تو ، بهار ماندگار تو ! مسافر رهایی ام ، بَشیر روشنایی ام همان که داشت عمرها ، مرا در انتظار تو ! نگاه بی قرار را به هر غبار بسته ، من سوار ِ تاخته برون از آخرین غبار ، تو ! نشسته ای و بسته ای به خاک این زمین ، مرا بهانه های ماندنم تویی در این دیار ، تو ! دریچه ای به...
-
صد بار قلم تیز شد و خاطره نگذاشت
یکشنبه 28 تیر 1394 20:28
صد بار قلم تیز شد و خاطره نگذاشت یک جمله شکایت به نگارم، بنگارم "احسان افشاری"
-
برای کشتن من گوشه ی ابروت هم کافی ست
پنجشنبه 25 تیر 1394 15:54
برای کشتن من گوشه ی ابروت هم کافی ست اگرنه خوب من یک حلقه ی گیسوت هم کافی ست بساط عیش عصرانه شکر قرمز نمی خواهد کنار سینی چایی دو تا لیموت هم کافی ست زمین دارالمجانین شد، عزیزم روسری سر کن برای دلبری کردن دو تار موت هم کافی ست به قرآن فتح دنیا این همه لشکر نمی خواهد کمانداران آتشپاره ی ابروت هم کافی ست دوای درد درمان...
-
بعد از آن سیب من آدم شده ام می دانی !؟
سهشنبه 23 تیر 1394 18:27
بعد از آن سیب من آدم شده ام می دانی !؟ باخیالات تو همدم شده ام می دانی ؟! تشنهی خاطره انگیز ترین بارانم تشنهی اشک چو شبنم شده ام می دانی !؟ ای سحر ! پشت شب پنجره هامان گل کن ! بی تو مثل شب عالم شده ام می دانی !؟ بی تو از هر چه بهار است دلم می گیرد بی تو عطر گل مریم شده ام ! می دانی !؟ باز هم سیب نگاهی به تعارف بنشین...
-
چه دورم از نفس هایت چه از تب کردنم دوری
شنبه 20 تیر 1394 14:29
چه دورم از نفس هایت چه از تب کردنم دوری چه بیرحمانه تن دادی به این دوری ِ مجبوری تو را در خواب می بینم میان عطر گندم زار که می بوسی نگاهم را نه در قابی نه هاشوری تو را در خواب می بینم شمالی می شود حالم شمال شعرهای من ! عجب احساس مغروری ببین باران که می بارد تو از ذهنم نمی افتی چه ردی مانده از یادت چه زخم تلخ و ناسوری...
-
آیینه روزگاری است گرد و غبار دارد
پنجشنبه 18 تیر 1394 14:28
آیینه روزگاری است گرد و غبار دارد از بس گلایه و غم از روزگار دارد هر عابری در این شهر یک مرده ی عمودی است این شهر تا بخواهید سنگ مزار دارد! این آسمان بعید است بی روشنا بماند از بس ستاره های دنباله دار دارد غم های بی نهایت عشاق بی کفایت من بی حساب دارم او بی شمار دارد در عین سر به زیری سرمست و سربلند است چون تاک هر که...
-
آه ای همدم دیرینه مرا یادت هست
چهارشنبه 17 تیر 1394 16:43
آه ای همدم دیرینه مرا یادت هست ذره ای از من و آن خاطره ها یادت هست بچگی های گره خورده به خاموشی ذهن من همانم پسر سر به هوا یادت هست کودک فتنه گر کوی قدیمی، آری ... او که بیش از همه میخواست تو را یادت هست؟ آن که در منچ کمی دور اضافی میزد تا که بازی برسد دست شما یادت هست؟ سنگ یا کاغذ و قیچی، به گواهی آید کاغذم باخت به...
-
اى مه عید روى تو ، اى شب قدر موى تو
یکشنبه 14 تیر 1394 22:26
اى مه عید روى تو ، اى شب قدر موى تو چون برسم بجوى تو پاک شود پلید من "مولانا"
-
روا شود همه حاجات خلق در شب قدر
یکشنبه 14 تیر 1394 22:05
روا شود همه حاجات خلق در شب قدر که قدر، از چو تو بدرى بیافت آن اعزاز همه تویى و وراى همه دگر چه بود که تا خیال درآید کسى تو را انباز... "مولانا"
-
امشب عجبست اى جان گر خواب رهى یابد
یکشنبه 14 تیر 1394 21:58
امشب عجبست اى جان گر خواب رهى یابد وان چشم کجا خسپد کو چون تو شهى یابد اى عاشق خوش مذهب زنهار مخسب امشب کان یار بهانه جو بر تو گنهى یابد من بنده آن عاشق کو نر بود و صادق کز چستى و شبخیزى از مه کلهى یابد در خدمت شه باشد شب همره مه باشد تا از ملاء اعلا چون مه سپهى یابد بر زلف شب آن غازى چون دلو رسن بازى آموخت که یوسف را...
-
بر در شاهم گدایى نکته اى در کار کرد
شنبه 13 تیر 1394 22:34
بر در شاهم گدایى نکته اى در کار کرد گفت بر هر خوان که بنشستم خدا رزاق بود رشته تسبیح اگر بگسست معذورم بدار دستم اندر دامن ساقى سیمین ساق بود در شب قدر ار صبوحى کرده ام عیبم مکن سرخوش آمد یار و جامى بر کنار طاق بود "حافظ"
-
اى دوست روزهاى تنعم به روزه باش
شنبه 13 تیر 1394 22:21
اى دوست روزهاى تنعم به روزه باش باشد که در افتد شب قدر وصال دوست "سعدی"
-
حق شب قدرست در شب ها نهان
شنبه 13 تیر 1394 22:11
حق شب قدرست در شب ها نهان تا کند جان هر شبى را امتحان نه همه شب ها بود قدر اى جوان نه همه شب ها بود خالى از آن "مولانا"
-
گر چه ایمان هست مبنى بر بناى پنج رکن
شنبه 13 تیر 1394 22:08
گر چه ایمان هست مبنى بر بناى پنج رکن لیک والله هست از آن ها اعظم الارکان صیام لیک در هر پنج پنهان کرده قدر صوم را چون شب قدر مبارک هست خود پنهان صیام "مولانا"
-
تو مپندار که مهر از دل محزون نرود
جمعه 12 تیر 1394 15:55
تو مپندار که مهر از دل محزون نرود آتش عشق به جان افتد و بیرون نرود وین محبت به صد افسانه و افسون نرود چه گمان غلط است این ، برود چون نرود "وحشی بافقی"
-
دنیا به اهل خویش ترحم نمیکند / تک بیتی صائب تبریزی
چهارشنبه 10 تیر 1394 02:30
دنیا به اهل خویش ترحم نمیکند آتش امان نمیدهد آتشپرست را . . "صائب تبریزی"
-
بگذار آن باشم
چهارشنبه 10 تیر 1394 01:58
بگذار آن باشم که در کوهساران با تو گام برمی دارد بگذار آن باشم که در کنار تو گل می چیند بگذار آن باشم که از ژرفای احساسات خود به او می گویی بگذار آن باشم که رازهایت را به او می گویی بگذار آن باشم که در غم به سوی او می روی بگذار آن باشم که در شادی همراه او می خندی بگذار آن باشم که تو عاشقش هستی. " سوزان پولیس...
-
چون وا نمی کنی گرهی خود گره مباش / صائب تبریزی
سهشنبه 9 تیر 1394 02:41
چون وا نمی کنی گرهی خود گره مباش ابرو گشاده باش چو دستت گشاده نیست . . "صائب تبریزی"
-
تنها نه خون به محراب از فرق مرتضی ریخت
یکشنبه 7 تیر 1394 00:53
تنها نه خون به محراب از فرق مرتضی ریخت امشب شرنگ بیداد در کام مجتبی ریخت . حمید سبزواری
-
مرگ سی سال است بر او، خنجر از رو می کشد
یکشنبه 7 تیر 1394 00:47
مرگ سی سال است بر او، خنجر از رو می کشد هر چه مولا می کشد، از درد پهلو می کشد . وحید قاسمی
-
هنوز از مسجد کوفه پس از کوچ علی بینی
یکشنبه 7 تیر 1394 00:35
هنوز از مسجد کوفه پس از کوچ علی بینی که ذکر دائم گلدسته هایش: «فزت والله» است . بهروز سپید نامه
-
ای معمای شکوفا شدن آسان نشدی
شنبه 6 تیر 1394 19:04
ای معمای شکوفا شدن آسان نشدی لحظه هایم همه خشکید ، تو باران نشدی بی تو مشقم شده هر بار ترک بستن خویش مرگ صد باره ی من دیدی و گریان نشدی رمز روییدن این خاک قدمهای تو بود عابر خیس همین تکه بیابان نشدی یک قدم پیش تر از من شده ای فصل بهار مژده ی وصل بر این فصل زمستان نشدی در فقیری چه کنم گرمی بازار تو را کیمیا گشته حضورت...
-
بی تو این شهر برایم قفسی دلگیر است
شنبه 6 تیر 1394 18:52
بی تو این شهر برایم قفسی دلگیر است شعر هم بی تو به بغضی ابدی زنجیر است آنچنان می فشرد فاصله راه نفسم که اگر زود ، اگر زود بیایی دیر است رفتنت نقطه ی پایان خوشی هایم بود دلم از هرچه و هر کس که بگویی سیر است سایه ای مانده زمن بی تو که در آینه هم طرح خاکستریش گنگ ترین تصویر است خواب دیدم که برایم غزلی می خواندی دوستم...
-
تن بلورین ماه ِ من ! مویت شب ِ یلدایی است
شنبه 6 تیر 1394 18:42
تن بلورین ماه ِ من ! مویت شب ِ یلدایی است اینهمه محشر شدن اسراف در زیبایی است فکر ِ مضمون ِ جدیدم، قیس تکراری شده نه نمی گویم که چشم ِ سرمه ات لیلایی است باربی هستی و زنهای ِ حسود ِ پایتخت بحث ِ داغ ِ روزشان جراحی ِ زیبایی است وعده ی ِ "چون تو شدن" همراه با میکاپ و مِش تازگی ها بهترین راه ِ درآمد زایی است...
-
لایق وفا باشی او جفا کند سخت است
شنبه 6 تیر 1394 15:09
لایق وفا باشی او جفا کند سخت است مثل یک غریبه اگر با تو تا کند سخت است مست دیدنش بشوی، غرق بوسه اش بکنی او برای یک لبخند پا به پا کند سخت است اسم کوچکش دایم ذکر هر شبت باشد او به نام فامیل ت اکتفا کند سخت است عاشقی که زوری نیست، چاره غیر دوری نیست! او برای این دوری هی دعا کند سخت است... دل بریدن آسان است ، دل اگر مدد...
-
هرگز دلم از یاد تو غافل نشود
شنبه 6 تیر 1394 14:36
هرگز دلم از یاد تو غافل نشود گر جان بشود مهر تو از دل نشود افتاده ز روی تو در آیینهٔ دل عکسی که به هیچ وجه زایل نشود یا رب نظری بر من سرگردان کن لطفی بمن دلشدهٔ حیران کن با من مکن آنچه من سزای آنم آنچ از کرم و لطف تو زیبد آن کن "ابوسعید ابوالخیر"
-
زندگی بار گرانی ست / شعر پدر
شنبه 6 تیر 1394 14:31
زندگی بار گرانی ست که بر پشت پریشانی تُست کار آسانی نیست نان درآوردن و غم خوردن و عاشق بودن پدرم کمرم از غم سنگین نگاهت خَم باد... "مجتبی کاشانی"
-
جوانى سر از رأى مادر بتافت
شنبه 6 تیر 1394 14:27
جوانى سر از رأى مادر بتافت دل دردمندش به آذر بتافت چو بیچاره شد پیشش آورد مهد که اى سست مهر فراموش عهد نه در مهد نیروى حالت نبود مگس راندن از خود مجالت نبود؟ تو آنى کزان یک مگس رنجه اى که امروز سالار و سرپنجه اى به حالى شوى باز در قعر گور که نتوانى از خویشتن دفع مور دگر دیده چون برفروزد چراغ چو کرم لحد خورد پیه دماغ؟...