اشعار ناب - asharenab

اشعار ناب - asharenab

اشعار ناب (asharenabir) مجموعه ای از بهترین های شعر و ادبیات جهان ...
اشعار ناب - asharenab

اشعار ناب - asharenab

اشعار ناب (asharenabir) مجموعه ای از بهترین های شعر و ادبیات جهان ...

بریده کتاب رویای تبت

-گفت :چرا همه ش دنبال معنای دیگری هستی...
این یک دوستی ساده است!!
-آب دهانم را قورت دادم...
دوستی یک زن ومرد هیچ وقت ساده نیست.


کتاب #رویای_تبت | #فریبا_وفی

احمق بودن درد ندارد، درمان هم ندارد

احمق بودن درد ندارد، درمان هم ندارد، ربطی هم به شعور ندارد، بیشعوری از جای دیگری می آید؛ از خانه و مدرسه، سرانه مطالعه، از خود شیفتگی، از بی وجدانی، از مرکزِ فرهنگِ فاسد، از ناآگاهی و عدم تمایل به آگاهی، از تعصباتِ بیجا در هر زمینه ای...

مشکل ما، احمق ها نیستند. مشکل ما، هیچوقت احمق ها نبودند؛ مشکل ما، بیشعورها هستند...

.

.

کتاب #بیشعوری

#خاویر_کرمنت

"هر آدمی، چه پولدار و چه بی‌پول، چه زن و چه مرد، چه پیر و چه جوان ممکن است به بی‌شعوری مبتلا شود. نه باهوش بودن و نه کودن بودن، هیچ‌کدام مانع از ابتلا به این عارضه نمی‌شوند. به عبارت دیگر، بی‌شعوری مرضی است که می‌تواند هر کسی را در هر زمانی، بدون هیچ هشداری، آلوده کند."

.

.

.

کتاب #بیشعوری

#خاویر_کرمنت


آدم همیشه به خاطر نقطه ضعف هایش


...

آدم همیشه به خاطر نقطه ضعف هایش تو دردسر می افتد. مگس ها باید چیزهای چسبناک را خیلی دوست داشته باشند٬ شب پره ها شعله را٬

و آدم ها عشق را...!

.

.

.

.

 کتاب : #خزه / #هربر_لوپوریه / مترجم: #احمد_شاملو

کتاب چهل سالگی - ناهید طباطبایی

آدم وقتی جوان است به پیری جور دیگری فکر می‌کند. فکر می‌کند پیری یک حالت عجیب و غریبی است که به اندازه صدها کیلومتر و صدها سال از آدم دور است. اما وقتی به آن می‌رسد می‌بیند هنوز همان دخترک پانزده ساله است که موهایش سفید شده، دور چشم‌هایش چین افتاده، پاهایش ضعف می‌رود و دیگر نمی‌تواند پله‌ها را سه تا یکی کند. و از همه بدتر بار خاطره‌هاست که روی دوش آدم سنگینی می‌کند.



چهل سالگی

ناهید طباطبایی

کتاب رویای تبت - فریبا وفی


یک روز از سرِ بی کاری به بچه های کلاس گفتم انشایی بنویسند با این عنوان که "فقر بهتر است یا عطر؟" 

قافیه ساختن از سرگرمی هایم بود. چند نفری از بچه ها نوشتند "فقر". از بین علم و ثروت همیشه علم را انتخاب می کردند. نوشته بودند که "فقر" خوب است چون چشم و گوش آدم را باز می کند و او را بیدار نگه می دارد ولی عطر، آدم را بیهوش و مدهوش می کند." عادت کرده بودند مجیز فقر را بگویند چون نصیبشان شده بود. 

فقط یکی از بچه ها نوشته بود "عطر". انشایش را هنوز هم دارم. جالب بود. نوشته بود "عطر حس های آدم را بیدار می کند که فقر آنها را خاموش کرده است"...!


فریبا وفی

#بریده_کتاب


کتاب سلوک - محمود دولت آبادی


پُک زدن به سیگار هیچ معنایی ندارد الّا نوعی لجاجت با خود، و حتی لجاجت در تداوم ِ نوعی عادت. عجیب ترین خوی ِ آدمی این است که می داند فعلی بد و آسیب رسان است، اما آن را انجام می دهد و به کرات هم. 

هر آدمی، دانسته و ندانسته، به نوعی در لجاجت و تعارض با خود بسر می برد، و هیچ دیگری ویرانگرتر از خود ِ آدمی نسبت به خودش نیست...!


محمود دولت آبادی

#بریده_کتاب


کتاب پسری که مرا دوست داشت - بلقیس سلیمانی


پسرک دوچرخه سوار به سرعت از کنار دخترک دانش آموز رد می شد و می پرسید: عروس مادر من می شی؟

دخترک هرگز به این سوال پاسخ نمی داد. سکوت علامت رضا بود، این را هر دو می دانستند. 

پسرک در هفده سالگی به جبهه رفت و در چهل و دو سالگی دخترک بازگشت و در قبرستان شهر کوچک آرام گرفت. فردای روز تشییع استخوان های پسرک، زن سر مزار او رفت. همان پسرک شوخ و شنگ هفده ساله در قاب عکس به او لبخند می زد.

دخترکی شش ساله ظرف خرما را جلوش گرفت و گفت: چقدر پسرتون خوشگل بوده...!


بلقیس سلیمانی

#بریده_کتاب


کتاب پرندگان می‌روند در پرو می‌میرند - رومن گاری


همیشه موج نهم تنهایی، قوی ترین موج، همان که از دورترین نقطه می‌آید، از دورترین جای دریا، همان است که تو را سرنگون می‌کند و از سرت می‌گذرد و تو را به اعماق می‌کشاند، و سپس ناگهان رهایت می‌کند، همان قدر که فرصت کنی تا به سطح آب بیایی، دست‌هایت را بالا ببری، بازوهایت را بگشایی و بکوشی تا به نخستین پر کاه بچسبی. تنها وسوسه‌ای که کس هرگز نتوانسته است بر آن غالب شود: وسوسه‌ی امید...!


رومن گاری

#بریده_کتاب

مترجم: ابوالحسن نجفی