اشعار ناب - asharenab

اشعار ناب - asharenab

اشعار ناب (asharenabir) مجموعه ای از بهترین های شعر و ادبیات جهان ...
اشعار ناب - asharenab

اشعار ناب - asharenab

اشعار ناب (asharenabir) مجموعه ای از بهترین های شعر و ادبیات جهان ...

در وا شد و پاشید نسیم هیجانش

در وا شد و پاشید نسیم هیجانش

تا نبض مرا تند کند با ضربانش


تقویم ورق خورد وکسی از سفر آمد

تا دامنه ها برد مرا نام ونشانش


پیشانی او روشنی آینه وآب

بوی نفس باغچه می داد دهانش


هر صبح، امید همهء چلچله ها بود

گندم گندم سفرهءدستان جوانش


با اینهمه انگار غمی داشت که می ریخت

از زاویهء  تند نگاه نگرانش


یک زلزلهء سخت تکانیش نمیداد

یک شعر ولی زلزله میریخت به جانش


انگار دو دل بود همانطور که«سارای»

بین «اَرس» وحشی وجبر«سبلانش»*


طوفان شدو من برگ شدم رفتم ورفتیم

افتادم و افتاد غمی تلخ به جانش


میخواست بهاری بشوم باز ، که جاداد

پاییز وزمستان مرا در چمدانش


در واشدو اورفت همانطور که یکروز

در واشدو پاشید نسیم هیجانش


"مهدی فرجی"


نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.