اشعار ناب - asharenab

اشعار ناب - asharenab

اشعار ناب (asharenabir) مجموعه ای از بهترین های شعر و ادبیات جهان ...
اشعار ناب - asharenab

اشعار ناب - asharenab

اشعار ناب (asharenabir) مجموعه ای از بهترین های شعر و ادبیات جهان ...

راه گم کرده ام به سمت خیال تو

برهنه و بی حس تملک، راه گم کرده ام به سمت خیال تو... خسته نمی شوی از صدا زدنم؟ مگر نمی دانی این آغوش نه زمستان می شناسد نه پاییز! فقط تابستانی سوزان است! زیر سایه ی نفس های تو. آرام بگیر قلب من. این تپیدن ها دردی از دلتنگی دوا نمی کند. بعضی آدم ها تابستان را دوست ندارند. تابستان که می شود می روند ییلاق تن های خنک! تو همیشه تابستانی! صبر کن... شاید روزی مردی از غرب دور، -که یخ زده است از خنکای پاییز- دلش را به گرمای آغوش تو ببندد...!

 

"روشنک آرامش"

از نامه هایی که خواننده ندارند


هیچ ابری باریدن را اجازه نمی گیرد

هیچ ابری باریدن را اجازه نمی گیرد از آسمان. دلش که بگیرد به هر گذار و رهگذاری برسد، می بارد! من شبیه ابری سرگردانم! بی اجازه می آیم، هوار می شوم روی این صفحه ی ساکت که سینه سپید کرده برای جوهرهای مجازی که خاطرش را مکدر می کنند. می‌شد که اجازه گرفت، می‌شد ابر نبود، گریان نبود، می‌شد خورشید بود که ساعت طلوع و غروبت را اعلام کنند و همیشه منتظرت باشند. چه پدیده ی عادی یی می‌شوی، روزمره و تکراری، اما آدم ها را اهلی این تکرار می‌کنی. من اما ترجیح می دهم ابر باشم. بی اجازه بیایم، گاه به گاه ... آسمان خیالتان را بارانی کنم...

کاش باران را دوست داشته باشید... بی چتر بیایید...

 

"روشنک آرامش"

(از نامه هایی که خواننده ندارند)