اشعار ناب - asharenab

اشعار ناب - asharenab

اشعار ناب (asharenabir) مجموعه ای از بهترین های شعر و ادبیات جهان ...
اشعار ناب - asharenab

اشعار ناب - asharenab

اشعار ناب (asharenabir) مجموعه ای از بهترین های شعر و ادبیات جهان ...

گفتند: نگذر از غرورت، کار خوبی نیست

گفتند: نگذر از غرورت، کار خوبی نیست

باید خودت فهمیده باشی یار خوبی نیست

 

گفتند: هرگز لشگرت را دست او نسپار

این خائنِ بالفطره پرچم­دار خوبی نیست!

 

سیگار و تو، هردو برای من ضرر دارید

تو بدتری،هرچند این معیار خوبی نیست!

 

ترک تو و درک جماعت کار دشواری­ست

کرار تنهایی ولی تکرار خوبی نیست...

 

آزادی از تو، انحصار واقعی از من

بازیّ شیرینی­ست، استعمار خوبی نیست

 

از هر سه مردِ بینِ بیست و پنج تا سی سال

هر سه اسیر چشم تو...آمار خوبی نیست!

 

دیوار ما از خشتِ اوّل کج نبود، اما

این عشق پیر لعنتی معمار خوبی نیست

 

دیوارِ من، دیوارِ تو، دیوارِ ما، افسوس...

دیوارِ حاشا خوبِ من، دیوار خوبی نیست

 

آرام بالا رفتی و از چشمم افتادی

من باختم؛هرچند این اقرار خوبی نیست!


"امید صباغ نو"

از مجموعه شعر مهرابان

 انتشارات فصل پنجم 



نیستی؛ ولی عزیز عشق تو همیشگی ست

نیستی؛ ولی عزیز عشق تو همیشگی ست


نیستی؛ ولی عزیز عشق تو همیشگی ست

پس به احترام عشق، چند ثانیه سکوت...

.

.

"امید صباغ نو"


تو تقصیری نداری ، من زیادی عاشقت هستم

مینی شعر


تو تقصیری نداری ، من زیادی عاشقت هستم

همین باعث شده با هر نگاهی زود می لنگم!

.

.

" امید صباغ نو"


کوچه جهنم است؛خیابان جهنم است

کوچه جهنم است؛خیابان جهنم است

این روزها بدون تو تهران جهنم است


این روزها بدون تو این شهر لعنتی

این هرزه ی عجوزه ی عریان جهنم است


شهری که بی حضور تو یک تخته اش کم است

دل می دهد به حضرت شیطان، جهنم است 


من "ایدز" یا "جذام" ندارم، من عاشقم

این درد لاعلاج به قرآن جهنم است 


تاریخ بی حضور تو یعنی دروغ محض

هر سال بیست و هفتم آبان جهنم است


"امید صباغ نو"

از کتاب جنگ میان ما دو نفر کشته می دهد

 

غزل! هم صحبت دیرینه ام؛ تنها شریک غم!

غزل! هم صحبت دیرینه ام؛ تنها شریک غم!

من از دیوانه ماندن خسته ام، دست از سرم بردار


غلط کردم! اگر یک شب نباشی این دل کوچک

شبیه تکه سنگی می شود بر سینه ی دیوار...


"امید صباغ نو"

از تاریخ بی حضور تو یعنی دروغ محض 


شعر می گفتیم و در قلب همه، جا می شدیم

شعر می گفتیم و در قلب همه، جا می شدیم

شعر می گفتیم، اما باز تنها می شدیم


چند بیت از ما اگر که دست #احسان می رسید

سوژه ی هر سی شب #ماه_عسل ما می شدیم


"امید صباغ نو "


گفتم که با تو غرق در جنجال خواهم شد

گفتم که با تو غرق در جنجال خواهم شد

از خنده های ساده ات خوشحال خواهم شد


سال گذشته بدترین سال حیاتم بود

امسال حتما مرد خوش اقبال خواهم شد

 

"امید صباغ نو"

از کتاب خود زنی 


دلیل این همه احساس را نمی دانم

دلیل این همه احساس را نمی دانم
نپرس این که چرا تو... جواب راحت نیست

به من نگو که به دردت نمی خورم، زیرا
قبول کردن حرف حساب راحت نیست!

"امید صباغ نو"
از مجموعه خود زنی 

آن قدر از ندیدن تو غصه می خورم

آن قدر از ندیدن تو غصه می خورم

از دست غم نشان لیاقت گرفته ام!


هر لحظه با خیال تو در حال صحبتم

از این همه مکالمه لکنت گرفته ام


"امید صباغ نو" 

#تاریخ بی حضور تو یعنی دروغ محض" 


مُردم! چقدر فاصله ... آخر نمی‌شود

مُردم! چقدر فاصله ... آخر نمی‌شود

یک عمر صبر کردم و دیگر نمی‌شود

 

حسّی که سالها به تو ابراز کرده ام

زیر سوال رفته و باور نمی‌شود

 

هرشب اگر چه دسته گلی آب می‌دهی  !

بی فایده ست؛ عشق تناور نمی‌شود

 

ای سوژهء تمام غزل های قبل ازین!

بعد از تو "باز" یارِ کبوتر نمی‌شود

 

افتاده ام درست تهِ چال گونه ات

پای دلم شکسته و بهتر نمی‌شود

 

نابرده رنج گنج میّسر اگر شود

با تار مویی از تو برابر نمی‌شود

 

مصداق شعرِ "بی همگان سر شود" شده

بی تو ولی به شعر قسم، سر نمی‌شود

 

"امیدصباغ نو"