اشعار ناب - asharenab

اشعار ناب - asharenab

اشعار ناب (asharenabir) مجموعه ای از بهترین های شعر و ادبیات جهان ...
اشعار ناب - asharenab

اشعار ناب - asharenab

اشعار ناب (asharenabir) مجموعه ای از بهترین های شعر و ادبیات جهان ...

به فکر معجزه ای تازه بودم و ناگاه

به فکر معجزه ای تازه بودم و ناگاه_

خدا گرفت به دست تو امتحان مرا


تو نیم دیگر من نیستی، تمام منی

تمام کن غم و اندوه سالیان مرا...


"امید صباغ نو" 


افتاد شبیه شعله ای در خرمن

افتاد شبیه شعله ای در خرمن

شد نیمه ی عشق و نیمه ی دیگر، من!


تا دید دلم هوای ماندن دارد

راهی شد و ماند ردپایش در من...


"امید صباغ نو" 

از کتاب تا آمدن تو عشقبازی تعطیل


تو آدم نیستی؛ این را خدا در گوش من گفته

تو آدم نیستی؛ این را خدا در گوش من گفته
ببین! بیرون زده از زیر چادر بال پروازت...

"امید صباغ نو"  

غرورم مثل بت در سینه جا خوش کرده، م ترسم

غرورم مثل بت در سینه جا خوش کرده، م ترسم

بلرزاند دلم را ضربه های محکم بعدی


اگر روزی توانستم بت ام را بشکنم، بی شک

تبر را می گذارم روی دوش آدم بعدی...


" امید صباغ نو "


از زخم زبان دختران سنگی

از زخم زبان دختران سنگی
تا خاطره های پشت هر آهنگی

هر سال من بی تو، چنین می گذرد
با سیصد و شصت و پنج شب دلتنگی...

#امید_صباغ_نو 
#تا_آمدن_تو_عشقبازی_تعطیل 

به آن "من"ی که در آیینه بود شک کردم

به آن "من"ی که در آیینه بود شک کردم
به آن "خودم" که چرا با تو همنشین بوده!

کسی که "دوست تر" اش داشتم نمی فهمید
همیشه مشکل من با جهان همین بوده...

"امید صباغ نو"
از کتاب خود زنی 

در شهر غریب و بی نشان می گردم

در شهر غریب و بی نشان می گردم

دلخسته و گیج و ناتوان، می گردم


این شهر و تمام مردمانش لالند

دنبال دو چشم همزبان می گردم!

 

"امید صباغ نو"

از مجموعه تا آمدن تو عشقبازی تعطیل 


آمدی تا دقیقه ­هایت را، ساده امّا دقیق بفروشی

آمدی  تا دقیقه ­هایت را، ساده امّا دقیق بفروشی

دست­های نمک ندارت را پای طیّ طریق بفروشی!


هرکجا را قدم زدی دیــدی،رگِ مردُم پُر از غم و درد است

با خودت فکر کردی و گفتی:می­توانی که تیغ بفروشی!


با خودت فکر کردی و گفتی:بهترین کار «دو به هم زدن» است

کوچه ­ها را پُر از نفاق کنی،دو سه تا منجنیق بفروشی


می­توانی دروغ پشتِ دروغ،قصّه و شایعه درست کنی

شعله بر جان مردم اندازی «رخت ضدّ حریق» بفروشی!


گرچه انگشتر طلا مُد نیست، روزگار طلای بعضی­هاستــ

 می­توانی که حلقه­ی نُقره با نگینِ عقیق بفــروشی!


کـاش این سفره­های نان بیات،به تریج قَبا ت بر بخورد!

جای این بشکه­های نفت سیاه، چند چاه ِ عمیق بفروشی!


با خودت فکر کن؛ اگر این شعر باب میل جـنابعالی نیست

دستمال کتان گران نشده! می­توانی رفیق بفروشی!


"امید صباغ نو"

از مجموعه شعر مهرابان


امید صباغ نو


مجموعه آثار و کتاب های امید صباغ نو

مجموعه های شعر منتشر شده از  امید صباغ نو :


1- مجموعه غزل "می میرم اگر روی دلم پا بگذاری"-سال 87 انتشارات سبزان.
2-مجموعه غزل "تاریخ بی حضورتو یعنی دروغ محض!"انتشارات فصل پنجم-چاپ اول اسفند 89-چاپ دوم شهریور 90.چاپ سوم مهر 1392
3-مجموعه غزل "روایت 3تم" -انتشارات فصل پنجم-چاپ دوم 1392 (برگزیده کتاب فصل جمهوری اسلامی ایران)
4-مجموعه غزل "جنگ میان ما دونفر کشته می دهد"-نشر فصل پنجم -چاپ اول اردیبهشت 92-چاپ دوم اردیبهشت 93
5-مجموعه غزل "مهرابان" -انتشارات فصل پنجم -چاپ اول آبان 92 چاپ دوم اردیبهشت 93
6-مجموعه کار کوتاه "بعید است" - انتشارات نصیرا -چاپ اول اردیبهشت 93
7- مجموعه غزل 69 حس مشترک- گزیده ی 69 غزل عاشقانه ی جوان کشور-نشر شانی- چاپ اول اردیبهشت 93- چاپ دوم مرداد 93
8-مجموعه غزل خودزنی -سال 93