من خانه ی ویرانه ام و بی خبر از من
هر روز خدا می گذرد صد نفر از من
مثل خود شیطان فقط از دور مهیبم
بیهوده گریزان شده نوع بشر از من
چون صخره شب و روز رفیقش شدم اما
دریا به کسی مشت نزد بیشتر از من
در خاطر من هیچ به جز حزن نیاندوخت
آنکس که نمی خواست به جز شعر تر از من
ای عشق بیا آدمی از نو بتراشیم
خوشبخت تر و خوب تر و شاد تر از من
#غلامرضاطریقی