فدای آن کمان های به هم پیوسته ات، هر یک
جدا دخل مرا می آورد پیوند لازم نیست
"بهمن صباغ زاده"
شاعر تویی و هر غزلم طعمِ لب توست
بگذار شود فاش برای همه رازم ...
"شهراد میدری"
قلم و دفتر و یک جرعه می و دست دعا
با همین لشکریان کوی تو را می گیرم
"صادق داوری"
من هوس کردم که مهمانت کنم با قهوه ای
راستی قهوه نمی نوشی تو... چای داغ چه؟
"مهدی مهدی زاده"
به خواب گفته ام امشب که از سرم بپرد
شبی که پیش منی، وقت خواب دیدن نیست
"سیده تکتم حسینی"