-“به کجا چنین شتابان؟”
گون از نسیم پرسید.
-“دل من گرفته زینجا,
هوس سفر نداری
ز غبار این بیابان؟”
-” همه آرزویم اما
چه کنم که بسته پایم…”
-“به کجا چنین شتابان؟”
-“به هر آن کجا که باشد به جز این سرا سرایم…”
-“سفرت به خیر اما ,تو و دوستی , خدا را
چو از این کویر وحشت به سلامتی گذشتی ,
به شکوفه ها, به باران,
برسان سلام ما را.”
محمدرضا شفیعی کدکنی
لابد دوستت دارم هنوز
که هنوز
فکر می کنم
از هزار و صد نسخه ی این شعر
یک نسخه را
تو به خانه می بری
و تو تنها تو می فهمی
چند جای این شعر
خط خورده است
لیلا کردبچه
دست ها راست تر می گویند
تا چشم ها
من زنان زیادی را می شناسم
و مردانی را
که عشق به چشم ها می چسبانند
به گاهِ نگاه هایشان
و دست هایشان
مجسمه هایی ست
فلزی
رها شده در سرزمین های قطبی
با دست هایت
هزارباره مرور کن مرا
مهدیه لطیفی
به صد مرگ سخت
به صد مرگ ِ سخت تر
در زندگی لحظاتی هست
که به صد مرگ ِ سخت تر می ارزند !
خاطره یی شاید …
رویایی …
اتفاقی …
حسین پناهی
آنچه را عاشقانه دوست می داری بیاب
و بگذار تو را بکشد
بگذار غرقت کند
در آن چه که هستی
بگذار بر شانه هایت بچسبد
سنگینت کند
تو را به سمت پوچی ببرد
بگذار تو را بکشد و تمامت را ببلعد
زیرا هر چیزی تو را خواهد کشت
دیر یا زود
اما چه بهتر
آنچه دوستش میداری بکشدت
چارلز بوکوفسکی
اشتباه از ما بود
اشتباه از ما بود که خواب سر چشمه را
در خیال پیاله میدیدیــــم.
دستهامان خالی ..
دلهامان پر ..
گفتگوهامان مثلآ یعنی ما .
کاش می دانستیمهیـــچپروانه ای
پریروزپیلگی خویش را به یاد نمی آورد.
حالا مهم نیست که تشنه بهرویایآب می میریم.
از خانهکه می آیی ؛
یک دستمال سفید ،
پاکتی سیگار ،
گزین شعرفروغ
و تحملی طولانی بیاور ….
احتمال گریستن ما بسیار است !
سیدعلی صالحی
محبوبِ من
اگر به تو دروغ بگویم
زبانم از بیخ و بن بریده شود
و از سعادت کلامِ " دوستت دارم " محروم بماند
محبوبِ من
اگر دروغ برایت بنویسم
دستانم بخشکند
و از سعادت نوازشت محروم بمانند
محبوب من
اگر چشمانم به تو دروغ بگویند
همچون دو اشکِ مایوس ، جاری شوند بر کف دستانم
ودیدارت نصیبشان نشود
ناظم حکمت
ترجمه : فرشته درویشوند
چقدر این دوستداشتنهای بیدلیل
… خوب است
مثل همین باران بیسوال
که هی میبارد ….
که هی اتفاقا آرام و
شمرده
شمرده
میبارد….
سیدعلی صالحی
چیستا یثربی
همیشه در من
اندوهى بود
به جا مانده از حرف هایى
که نتوانسته بودم
به تمامى آن ها را بر زبان بیاورم
صباح الدین على
ترجمه : سیامک تقی زاده