آغوش من
فرودگاه ِفرودهای اضطراریِ توست
هر جا آسمانت ابری شد
یا که بالت زخمی
بازوهای من
به روی تو باز است هنوز
فرود بیا پرنده ام
فرود بیا
مینا آقازاده
تو آنجا نشسته ، غصه می خوری !
من اینجا زانو به بغل ، غمگینم !
تو آنجا تا نیمه شب گریه می کنی !
من اینجا پا به پایت ، اشک می ریزم !
تو آنجا …
من اینجا …
فاصله مان کیلومتر هاست اما
قلبهایمان را انگار در هم تنیده اند ….
م . محمدی مهر
بس که دل از دوریت غمگین و تنها مانده است
از تو تصویری فقط در قاب رویا مانده است
چون شهاب آرزوها از تو و یادت فقط
رد نوری در دل تاریک شبها مانده است
کاش می شد در بهاران یافتن بار دگر
خاطراتی را که زیر برف و سرما مانده است
آتشی در خرمنم انداختی دیشب به خواب
از من اینجا پیکری بیمار بر جا مانده است
می روی ؟ باشد ، ولی دیگر شتابت بهر چیست
صبر کن یک قلب عاشق پیش تو جا مانده است
منصوره نوروزی
دلت گرفته...الهی که غم نداشته باشی
فدای چشمت اگر دوستم نداشته باشی
دم غروب مرا در خودت ببار که چیزی
در آن هوای غریبانه کم نداشته باشی
عجیب نیست...من آنقدر خرد و خسته ام از خود...
که حال و حوصله ام را تو هم نداشته باشی
"دچار آبی دریای بیکرانم و تنها"
اگر هوای مرا دم به دم نداشته باشی
به جرم کشتن این خنده ها در آینه...سخت است
کسی به غیر خودت متهم نداشته باشی
غمم تو هستی و شادم اگر به سر نمی آیی
منم غم تو…الهی که غم نداشته باشی...!
اصغر معاذی
منتشر شده در : اشعار اصغر معاذی
نه که دلتنگت شده باشم ها !
نه ..
فقط میخواهم بگویم
به پاهایت
آمـدن می آید
همین ...
مریم قهرمانلو
مدتی در ره عشق تو دویدیم بس است
راه صد بادیهٔ درد بریدیم بس است
قدم از راه طلب باز کشیدیم بس است
اول و آخر این مرحله دیدیم بس است
نمی توانم نامت را در دهانم
و تو را در درونم پنهان کنم
گل با بوی خود چه می کند ؟
گندمزار با خوشه اش ؟
طاووس با دمش ؟
چراغ با روغنش ؟
با تو سر به کجا بگذارم ؟
کجا پنهانت کنم ؟
وقتی مردم تو را در حرکات دستهایم
موسیقی صدایم
وتوازن گام هایم
می بینند
"نزار قبانی"