تو را میخواهم و این خواهش ممنوع، هرلحظه
فرومیپاشد از هم بندبند ِ استخوانم را
فاطمه رنجبری
من اعتراف می کنم به حس دلسپردگی
به اینکه با تو زندگی دمی نمی شود هدر
پوریا بیگی
درد فراق آمد و عشق از دلم نرفت
ای روزگار! سیلیِ محکم تری بزن
مجموعه ای از بهترین تک بیت های استاد هوشنگ ابتهاج در چهار قسمت تدارک دیده شده که به مرور خدمت شما خوانندگان عزیز وبلاگ اشعار ناب ارائه خواهد شد.
داغ و درد است همه نقش و نگارِ دل من
بنگر این نقشِ به خون شسته نگارا تو بمان
***
تا نیاراید گیسوی کبودش را به شقایق ها,
صبح فرخنده در آیینه نخواهد خندید!
***
برخیز که غیر از تو مرا دادرسی نیست
گویی همه خوابند ، کسی را به کسی نیست
***
امروز که محتاج توام ، جای تو خالیست
فردا که می آیی به سراغم نفسی نیست
***
چنان تو در دل من جا گرفته ای ای جان
که هیچ کس نتواند گرفت جای تو را
***
تو می روی و دل ز دست می رود
مرو! که با تو هر چه هست می رود ...
***
ای عشق همه بهانه از توست
من خامُشم این ترانه از توست ...
***
بیـچـاره دلٖ کـه غـارتِ عشقش بـه بـاد داد
ای دیده خون ببار که این فتنه کار توست
***
دیری سٖت که از روی دل آرای تـو دوریم
محتاج بیان نیست که مشتاق حضوریم
***
دل به امید مرٖهمی، کز تو به خسته ای رسد
ناله به کـوه می بـرد، شکـوه به مـاه می کند
"هوشنگ ابتهاج"
شبانه های مرامی شود سحر باشی؟
وَ میشود که از این نیز خوبتر باشی؟
______________________________
همه ی درد من این است که می پندارم
دیگر ای دوستِ من ! دوست نداری باشم
______________________________
من که هر آنچه داشتیم اول ره گذاشتم
حال برای چون تویی اگر که لایقم بگو
در مدرسه حتی تو نرفتی ز خیالش
استاد از او هندسه پرسید، غزل گفت
"محمد شفیعی بویینی"
تو مپندار که مهر از دل محزون نرود
آتش عشق به جان افتد و بیرون نرود
وین محبت به صد افسانه و افسون نرود
چه گمان غلط است این ، برود چون نرود
"وحشی بافقی"
قلم و دفتر و یک جرعه می و دست دعا
با همین لشکریان کوی تو را می گیرم
"صادق داوری"