اشعار ناب - asharenab

اشعار ناب - asharenab

اشعار ناب (asharenabir) مجموعه ای از بهترین های شعر و ادبیات جهان ...
اشعار ناب - asharenab

اشعار ناب - asharenab

اشعار ناب (asharenabir) مجموعه ای از بهترین های شعر و ادبیات جهان ...

قلب ما هنگام وصل از التهاب افتاده است

قلب ما هنگام وصل از التهاب افتاده است

رود چون دریا شود از پیچ و تاب افتاده است


در پی حل معمای نگاهت نیستم

قفل این میخانه در جام شراب افتاده است


احسان افشاری


ولی تو خوب شدی بال و پر در آوردی

ولی تو خوب شدی بال و پر در آوردی

شنیدم از شب گلخانه سردرآوردی


قرار بود که از باغ نامه بنویسی

چه کرد با من و تو دوک های نخ ریسی؟


احسان افشاری

شب آمد

زمان گذشت 

شب آمد 

سحر رسید و هنوز

به چشم بسته ی ما خواب خوش نمی آید


احسان افشاری

یک روز جبران می کنم

حرفی که توی سینمه
یا بغض میشه یا سکوت
دستامو بالا می برم
تسلیم من یعنی قنوت

کی واژه ها حس منو
واسه تو معنا می کنه
آدم که غرق ِ حیرته
تنها تماشا می کنه

بغضم حریف گریه نیست
اینبار عصیان می کنم
خیلی بدهکار توام
یک روز جبران می کنم

احسان افشاری

سایر اشعار : احسان افشاری

آنقدر برای عشق دل دل کردی

آنقدر برای عشق دل دل کردی 

تا آنکه شبی دست مرا ول کردی

با پای برهنه راه رفتی در من

با پای برهنه آب را گل کردی


احسان افشاری


سایر اشعار : احسان افشاری

مزرعه

مزرعه دار

کنار گاری خرمن

دراز به دراز افتاده

تو گویی هزار سال مرده است


کلاغی برای پراندن نیست

مترسکی برای ترساندن نیست

با خود فکر میکنم

آیا همچنان

به مزرعه ای که چیزی تهدیدش نمی کند

و چیزی مراقبش نیست

می توان مزرعه گفت؟


احسان افشاری


سایر اشعار : احسان افشاری

از خشکی لحظه ها جدایم کردی

از خشکی لحظه ها جدایم کردی

با لهجه ی ابرها صدایم کردی


بالی به منِ شکسته پر بخشیدی

آنگاه در آسمان رهایم کردی


گفتم : پُرم از دلهره ی گمراهی!

خندیدی و زیر لب دعایم کردی


من از تو به ساحلی قناعت کردم

دریا شدی و پر اشتهایم کردی


دریای نگاه تو مرا با خود برد

بر عرشه ی شعر , ناخدایم کردی


یک لحظه به خود آمدم و فهمیدم

با معنی عشق آشنایم کردی


احسان افشاری 


منتشر شده در: اشعار احسان افشاری

بیراهه ی دور می زند بی تو دلم

بیراهه ی دور می زند بی تو دلم

لبخند به زور می زند بی تو دلم

هر وقت که دیر می کنی مثل سه تار

در مایه ی شور می زند بی تو دلم


"احسان افشاری"



تنها مرا دریاب چیزی در جهان نیست

تنها مرا دریاب چیزی در جهان نیست

جز نقشه ایی بر آب چیزی در جهان نیست 

هی تو! که طرح کودکی در باد هستی

بیرون نزن از قاب، چیزی در جهان نیست 

تاج تو با تاراج من فرقی ندارد

از برده تا ارباب چیزی در جهان نیست 

خوابی برای چشم شاید بازگردی

چشمی برای خواب، چیزی در جهان نیست 

بیهوده می پیچی به دور نرده هایم

ای پیچک بی تاب چیزی در جهان نیست 

وقتی که آغوشی تو را در برنگیرد

زیباتر از مرداب چیزی در جهان نیست


"احسان افشاری"


دیوانه بازی من و طوفان شروع شد

دیوانه بازی من و طوفان شروع شد

بعد از تو مرگ و میر خدایان شروع شد


لب های قرمزت به دریغی بدل شدند

آن بوسه ها به خواب عمیقی بدل شدند


"احسان افشاری"