در حجله ی ابلیسم دیو است که می بارد
از بوسه به درگاهم
مردابِ عطش دارد این بستر نفرینی
من عشق نمی خواهم
گمشید جماعت تا،
تابوت کج و کوله ام بر زمین باشد
من عشق نمی خواهم،
یک جمله از این معنی،گفتیم و همین باشد
علیرضا آذر
دوست داشتن را که نمی شود عمومی اش کرد
آدم یک نفر را دوست می دارد که نیست
چه کسی به دلتنگیت اهمیت می دهد
به خدا هیچ کس...
امیر وجود
چرا بدانمت
دیدنت کفافم می دهد
چرا ببینمت
شنیدنت کفافم می دهد
دیدنی و شنیدنی من!
صورت و صدایت را
فرقی نیست
تو رسم دلبری با من به جا آوردی و من هم
ازین پس با تو خواهم گفت رسم دوستداری را
به هر کس جز تو خواهم گفت: نه! باشد که بعد از این
بگیرم از لبت پروانهی کمیاب آری را ...
میرزا محمد رضی معروف به میررضی آرتیمانی از شاعران و عارفان مشهور زمان صفویه است که در نیمه دوم قرن دهم هجری قمری در روستای آرتیمان از توابع تویسرکان به دنیا آمد. در ایام جوانی به همدان عزیمت و در آنجا مشغول تحصیل شد و در سلک شاگردان میرمرشد بروجردی درآمد. میررضی به علت شایستگی وافری که داشت زود مورد توجه شاه عباس صفوی قرار گرفت و در جمع منشیان و میرزایان شاه در آمد و به همین دلیل بود که داماد خاندان بزرگ صفوی شد. او در سال ۱۰۳۷ هجری قمری دیده از جهان فرو بست. او را در محل خانقاهش در تویسرکان به خاک سپردند. از او حدود ۱۲۰۰بیت شعر به جا مانده که معروفترین آنها ساقی نامهٔ اوست.
در این مجموعه غزلیات منتخب از رضیالدین آرتیمانی گردآوری شده است:
سید احمد حسینی متخلص به هاتف از شاعران قرن دوازدهم و دوران زندیه و افشاریه است. وی درنیمهٔ اول قرن دوازدهم هجری در شهر اصفهان متولد شد. اصلیت وی از اردوباد آذربایجان بوده است. وی در زادگاهش به کسب علوم متداول خاصه طب و حکمت پرداخت و با آذر بیگدلی و صباحی بیدگلی و رفیق اصفهانی معاصر و معاشر بود که همگی آنان از شاگردان میر سید علی مشتاق اصفهانی بودهاند. هاتف سرانجام در قم درگذشت و در همانجا به خاک سپرده شد. بعضى از تذکرهها فوتش را در کاشان و مدفنش را در قم مىدانند. دیوان او مرکب از قصاید و غزلیات و مقطعات و رباعیات است.ترجیع بند معروف وی که داراى پنج بند و در موضوع وحدت وجود است هاتف رابه حریم استادان بزرگ نزدیک میکند.
در این مجموعه غزلیات منتخب از هاتف اصفهانی گردآوری شده است:
میرزا عبدالقادر بیدل دهلوی در سال ۱۰۵۴ هجری قمری در ساحل جنوبی رودخانهٔ «گنگ» در شهر عظیمآباد پتنه (هند) به دنیا آمد. وی اصلاً از ترکان جغتایی بود. بیدل در بیشتر علوم حکمی تبحر داشت و با طریقهٔ صوفیه نیز آشنا بود. او ابتدا «رمزی» تخلص میکرد تا این که بنا به گفتهٔ یکی از شاگردانش هنگام مطالعهٔ گلستان سعدی از مصراع «بیدل از بی نشان چه جوید باز» به وجد آمد و تخلص خود را به «بیدل» تغییر داد. علاوه بر دیوان اشعار، آثاری در نثر دارد که از آن جمله میتوان به رقعات، نکات و چهار عنصر اشاره کرد. وی در تاریخ چهارم صفر ۱۱۳۳ هجری قمری در دهلی درگذشت.
در این مجموعه غزلیات منتخب از بیدل دهلوی گردآوری شده است: