دوست داشتن را که نمی شود عمومی اش کرد
آدم یک نفر را دوست می دارد که نیست
چه کسی به دلتنگیت اهمیت می دهد
به خدا هیچ کس...
امیر وجود
دنیا همین است
یک عمر دلخوش آدمهایی میشویم
که عشقشان از دور زیبا و
حرفهایشان از دور شنیدنی و
خودشان هم از دور نزدیک
حالا فقط کافیست این آدمها را کنار خودت ببینی
روزی هزار بار میگویی
عشق ارزانی خودتان
روزهایم را به من پس بدهید
نگه داشتن یک زن
بلد بودن میخواهد
یک زن از تمام مردانگی یک مرد
هیچ نمی خواهد
جز یک خیال راحت
که همانطور که هست
بی هیچ توقع و پنهان کاری
دوستش بداری
مواظب باش
اینجا فضاى مجازى است
نکند در عمق تنهاییت
چمدان دل تنگیهایت را
به نغمه نغمههای پوچ و غیرحقیقى ببندی
یادت باشداینجا هر که هر چه میخواهد
می تواند باشد
قاضی، وکیل، نویسنده، شاعر
هنرپیشه، خواننده، مشاور، دکتر، متخصص ،استاد
اینجا حتى آدمها به راحتى تغییر جنسیت مى دهند
زنها مرد مى شوند و مردها زن
اما تو باور نکن
قشنگیهای اینجا فقط در همان چهار چوب
بى اساس خودشان قشنگ هستند
باور کن این آشفته بازار، این دنیاى مجازى، موسیقی پایانی ندارد
نکند خودت را آنقدر درگیر کنی
که همهٔ عمر زل بزنی به گوشیت
امیر وجود
هر کسى باید یک نفر را داشته باشد
تا حالش از تنهایى درد نکند
"امیروجود"
وقتی دلت مثل من ترک برداشت
دیگر آمدن یا رفتن
بودن یا نبودن
هیچ فرقی نمی کند
آدم یک روز به جایی میرسد
که دلش میخواهد همش بخوابد
خواب چقدر خوب است
برای نداشتنها ...
"امیر وجود"