اشعار ناب - asharenab

اشعار ناب (asharenabir) مجموعه ای از بهترین های شعر و ادبیات جهان ...

اشعار ناب - asharenab

اشعار ناب (asharenabir) مجموعه ای از بهترین های شعر و ادبیات جهان ...

می‌خواهم مثل تو باشم

می‌خواهم مثل تو باشم
یعنی زندگی‌ام را بکنم 
و دورادور دوستت داشته باشم
نمی‌خواهم عشقم به تو دست و پایم را ببندد
مگر چه چیزی را از دست می‌دهم ؟ 
یک مردِ بزدل را ؟
و چی به دست می‌آوردم ؟ 
لذتِ گهگاهْ در آغوشِ تو بودن را

آنا گاوالدا


نمی دانم

نمی دانم
تو را به اندازه‌ی نفسم دوست دارم
یا نفسم را به اندازه‌ی تو ؟


نمی دانم

چون تو را دوست دارم نفس می کشم
یا نفس می کشم که تو را دوست بدارم ؟


نمی دانم

زندگی‌ام تکرار دوست داشتن توست
یا تکرار دوست داشتن تو، زندگی ام


تنها می دانم

که دوست داشتنت
لحظه ، لحظه ، لحظه‌ی زندگی ام را می سازد
و عشقت
ذره ، ذره ، ذره ی وجودم را 

عادل دانتیسم


هرگز پیر نمی شوی

تا وقتی در شعرها و واژه هایم هستی
ترشرو نباش ، شیرین من 
زیرا
گرچه در گذر زمان پیر می شوی
اما در نوشته های من
هرگز پیر نمی شوی
 
نزار قبانی
ترجمه : یدالله گودرزی


به تو فکر می‌کنم

به تو فکر می‌کنم 
و تو همیشه در عجیب ترین زمان 
و غریب ترین مکان ها 
در قلب منی 
چه احساسی زیبایی است 
که ناگهان 
با فکر زیبای تو 
غافلگیر شوم 

چیستا یثربی


بانوی قشنگم

بانوی قشنگم

من همیشه مستم

لب‌های تو

مخفف شراب‌های دنیاست

چکیده‌ی کامروای انگور

که قطره می‌شود

نقطه‌ی هستی مرا می‌چکاند

داغی که بر دلم مانده است

من این نخورده با خنده‌های تو مست

بیهوده نیست

که در کلمات می‌چرخم

نارنجی

نقطه‌ها همه

ردی از بوسه‌های توست


عباس معروفی


بیان عشق

بیان عشق 
به اندازه ی خود عشق مهمه
آدما به بیان کردن و بیان شدن 
احتیاج دارند
به کسی که دوستش داری 
بگو که دوست دارم

فریبا وفی


جملات ناب جرج برنارد شاو

جرج برنارد شاو


مراقب باشید چیزهایی که دوست دارید را بدست آورید وگرنه ناچار خواهید بود چیزهایی را که بدست آورده اید دوست داشته باشید.


جرج برنارد شاو

وقتی تو نیستی

...

وقتی تو نیستی
شادی کلام نامفهومی است
و دوستت می دارم رازی است
که در میان حنجره ام دق می کند
وقتی تو نیستی من فکر می کنم تو
آنقدر مهربانی
که توپ های کوچک بازی
تصویرهای صامت دیوار
و اجتماع شیشه های فنجان ها، حتی
از دوری تو رنج می برند
و من چگونه بی تو نگیرد دلم ؟
اینجا که ساعت و آیینه و هوا به تو معتادند
و انعکاس لهجه شیرینت
هر لحظه زیر سقف شیفتگی هایم می پیچد!

...


حسین منزوی



مرگ

روزی گفتیم
‎فقط مرگ می تواند 
ما را از یکدیگر جدا کند
مرگ دیر کرد
و ما از یکدیگر جدا شدیم

محمود درویش
مترجم : اسما ء خواجه زاده