ازمیان تمام چیزهایی که دیده ام
تنها تویی که میخواهم به دیدن اش ادامه دهم
از میان تمام چیزهایی که لمس کرده ام
تنها تویی که میخواهم به لمس کردنش ادامه دهم
خنده ی نارنج طعمت را دوست دارم
چه باید کنم ای عشق ؟
هیچ خبرم نیست که رسم عاشقی چگونه بوده است
هیچ نمیدانم عشق های دیگر چه سان اند ؟
من با نگاه کردن به تو
با عشق ورزیدن به تو زنده ام
عاشق بودن ، ذات من است
پابلو نرودا
مترجم : بابک زمانی
جای دوری نرو
حتی شده برای یک روز
نه نرو
چون
چون
نمی دانم چگونه بگویم اش ؟
چون روز بس طولانی ست
و من چگونه تاب آورم چشم به راهِ تو بودن را
با این همه ایستگاهِ خالی
با این همه قطارِ خفته ؟
نه نرو
چون اگر بروی
من مست و منگ بر زمین گام می نهم
چون اگر بروی ، مدام از خود می پرسم
یعنی می شود که برگردد ؟
نکند تنهایم گذاشته تابمیرم ؟
پابلو نرودا
مترجم : بابک زمانی
به کُندی می میرد
آن که برده ی عادت می شود
هر روز همان کارهای بیهوده را می کند
آن که هرگز تغییر مسیر نمی دهد
آن که هرگز خطرِ تغییرِ رنگ لباسش را نمی پذیرد ...
"پابلو نرودا"
اگر با شما سخن بگویم /عاشقانه هایی برای مردم
مترجم : قاسم صنعوی
انتشارات بوتیمار
به کسی که دوستش داری
بگو که چقدر بهش علاقه داری
و چقدر در زندگی براش ارزش قائل هستی
چون زمانی که از دستش بدی
مهم نیست که چقدر بلند فریاد بزنی
او دیگر صدایت را نخواهد شنید...!
"پابلو نرودا"