در چشم آفتاب چو شبنم زیادی ام
چون زهر هر چه باشم اگر کم زیادی ام
بیهوده نیست روی زمینم نهاده اند
بارم که روی شانه ی عالم زیادی ام
با شور و شوق می رسم و طرد می شوم
موجم ، به هر طرف که بیایم ، زیادی ام
همچون نفس غریب ترین آمدن مراست
تا می رسم به سینه همان دم زیادی ام
جان مرا مگیر خدایا که بعد ِ مرگ
در برزخ و بهشت و جهنم زیادی ام
قرآن به استخاره ورق خورد ! کیستم ؟
بین برادران ِ خودم هم زیادی ام !
فاضل نظری
سایر اشعار : فاضل نظری
روزتون پر از رنگهاى قشنگ، پر از خبرهاى خوب، سرشار از انرژى مثبت و یه عالمه لبخند خیلی افتخار میدید پیش من هم بیاین
96518