اشعار ناب - asharenab

اشعار ناب (asharenabir) مجموعه ای از بهترین های شعر و ادبیات جهان ...

اشعار ناب - asharenab

اشعار ناب (asharenabir) مجموعه ای از بهترین های شعر و ادبیات جهان ...

باد می زارد ، مگر خوابی پریشان دیده است

باد می زارد ، مگر خوابی پریشان دیده است
باغ می نالد ، مگر کابوس توفان دیده است

ماه می لرزد به خویش از بیم ، پنداری که باز
بر جبین شب ، علامت های طغیان دیده است

جوی کوچک را به رگ ، یخ بسته خون در جا ، مگر
در کف ِ کولاک ، شلاق زمستان دیده است

لیکن آرام است تاریخ ، آن که چشم خُبره اش
زین پَلَشتی ها و زشتی ها ، فراوان دیده است

منتظر مانده است تا این نیزش از سر بگذرد
آری این گرگ کهن ، بسیار باران دیده است

هر چه در آیینه می بیند ، جوان ماه و سال
پیر ایّام کهن در خشت خام ، آن دیده است

نا امید از انفجار فجر بی تردید نیست
آن که بس خورشیدها ، در ذره پنهان دیده است

گر چه بی شرمانه شمشیر آخته بر عاشقان ،
شب ، که خورشید درخشان را به زندان دیده است

لیکن ایامش نمی پاید که چشم تجربت
در نهایت فتح را با صبح رخشان دیده است

باز می گردد سحر ، هر چند هر بار آمده
دست شب ، آغشته با خون خروسان دیده است

"حسین منزوی"

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.