گاهی زود میرسم مثل وقتی که بدنیا آمدم گاهی اما خیلی دیر مثل حالا که عاشق تو شدم دراین سن وسال من همیشه برای شادیها دیرمیرسم و همیشه برای بیچارگی ها زود
وآنوقت یا همه چیز به پایان رسیده است و یا هیچ چیزی هنوز شروع نشده است
من درگامی اززندگی هستم که بسیارزود است برای مردن وبسیار دیراست برای عاشق شدن من بازهم دیر کرد ه ام
مراببخش محبوب من من بر لبه عشق هستم اما مرگ به من نزدیکتراست