من تشنه ام تشنه، تو عین آب می فهمی عزیزم؟!
دور از تو می میرم مرا دریاب می فهمی عزیزم؟!
بعد تو لحن کوچه، در، دیوار بوی طعنه دارد
اسباب بازی ها و حتا تاب... می فهمی عزیزم؟!
یک بار دیگر دل به دریای جنون...شب را تماما
با بوسه و آغوش در مهتاب... می فهمی عزیزم؟!
مردم چه می فهمند چشمانت... و می پرسند از هم:
دیوانه و این شعرهای ناب؟! می فهمی عزیزم
بعد تو لابد مرده ام اما نمی دانم خودم هم
ای کاش خوابی بود این ها خواب! می فهمی عزیزم؟!
"کمال الدین علاءالدینی شورمستی"