هی دبه در می آوری انگور می ریزی
هی شور در چنگ و نی و تنبور می ریزی
صد جام می بخشی به هر بیگانه ای اما
با بی وفایی سهم من را دور می ریزی
بگذار اسپندت کنم از بس که زیبایی
در چشم ملت چیزهای شور می ریزی
"فرامرز عرب عامری"
از مجموعه ی "توقیف"
گفته بودی چشم بردارم من از چشمان تو
چشم هایم بی تو بارانی است، حرفش را نزن
"فرامرز عرب عامری"
تو در کنار خودت نیستی نمی دانی
که در کنار تو بودن چه عالمی دارد
"فرامرز عرب عامری"
گر پا دهد برای تو سر نیز می دهم
اینجا به دل سپردن من گیر داده اند
"فرامرز عرب عامری"