نقشه ی قتل درخت را
همین مدادی که در دست داریم
کشیده بود
نقشه ی به حصار در آوردن جنگل را
و تکه های درخت
کبریت هایی شدند
که جنگل را
به آتش کشیدند
می ترسم از تکه های تنم
از پاهایم
که راهی تازه وسوسه اش کند
از دست هایم
که سرزمینی دیگر را
در آغوش بگیرد
از چشم هایم
که عاشق منظره ای تازه شوند
.
عشق من
به تکه های تنم بیاموز
آزادی در بند تو بودن است
"صدیقه مرادزاده"
از مجموعه ی "پیامبری شبیه تو"