شب است و در سکوت خانه فکر تازه ای دارم:
بریزم هرچه دارم پیش روی دست و دل بازت!
بیا افشا کنیم احساس مان را چون که می ترسم-
"برادر خوانده" هایم پرده بردارند از رازت...