الف» آدلاین ویرجینیا وولف آنتوان چخوف اسکاول شین امام محمد غزالی ایتالو کالینو
ب» بلانچارد(کن)
پ» پائولوکوئیلو پرمودا باترا
ت» تولستوی
ج» جبران خلیل جبران چک کانفیلد جلال آل احمد جمالزاده چی پی واسوانی
خ» خوان رولفو
د» دیل کارنگیدولت آبادی(محمود)
س» سعدی
ش» شاملو
ص» صادق چوبک صادق هدایتصمد بهرنگی
ع» عرفان نظر آهاری عزیز نسین
ف» فرانتس کافکا فرهنگ مراقبی فروغ فرخزاد
ک» کولهکوف(ایوان)
گ» گابریل گارسیا مارکز
م» محمد باقر مجلسی مطهری
ه» هوشنگ گلشیری
من بچه بودم، خوب و بد قاطی شد از وقتی
شوری به پا آن شب تو با رقصیدنت کردی
"محمد سعید مهدوی"
تو عشق من هستی
تمام افکارم را درک می کنی
کارهایم را درک می کنی
با تو بودن شادی آور است
پر از هیجان هستی
نیرومند
مهربان
باهوش
راستگو
با احساس
و خلاق
تو همانی
که زندگیم را به دستانش می سپارم
تو همانی
که می خواهم
همیشه در کنار او باشم
تو عشق من هستی
"سوزان پولیس شوتز"
از کتاب سرخ به رنگ عشق
ترجمه: رویا پرتوی
خسته از این ایل و تبارم هنوز
من که تعلق به تو دارم هنوز